۱۳۸۹ مهر ۲۱, چهارشنبه

سخن مدیر مسوول - شماره117(20مهرماه1389)

دانشگاه مبدأ همه تحولات است. امام خمینی(ره)

با سلامی گرم خدمت شما دوستان گرامی،به خصوص شما سال اولی های عزیز که به دانشگاه روحی دوباره بخشیده اید.

شما بچه های ورودی جدید سال گذشته حضور نداشتید ولی بچه های قدیمی به خاطر دارند که پارسال نیز شماره اول »ایران آزاد« در سال جدید را نیز با همین سخن گهربار رهبر کبیر انقلاب شروع کردیم و برای امسال نیز دریافتم که هیچ گفتاری به از این سخن پرمحتوا نیست.

بله دوستان پیرجماران از سالها پیش دانسته بود که تحولات جامعه همه از دانشگاه نشأت می گیرد. شما عزیزانی که تازه حدود 20روز از زندگی جدیدتان یعنی دوران دانشجویی را طی نموده اید حتماً از وقایع و حوادث انتخابات سال گذشته شنیده اید و درگیر مسائل و اخبار پیش آمدها بوده اید و یا شاید حتی در راهپیمایی های اعتراضی و مسالمت آمیز سال88 شرکت نموده اید! همانطور که میدانید در 15ماه اخیر اتفاقات ریز و درشت زیادی رخ داده و هیچ کس قادر نیست واقعیات را کتمان کند و نمی تواند بر این حوادث تلخ وتاریخی سرپوش بگذارد. تو ورودی جدید که به این دانشگاه کهن قدم می گذاری باید بتوانی موقعیت و جایگاه خود را درک کنی و حتماً نیز می توانی چون تو دانشجوی دانشگاه تهران،سرآمد دیگران هستی و به نوعی نخبه به شمار می روی پس باید نسبت به جایگاه مهمی که در اختیارت هست در تمامی تحولات شریک باشی و به نوعی استراتژی فعلی جنبش سبز نیز بر اساس»آگاه سازی جمعی«شکل گرفته است و نشریه ایران آزاد نیز در تلاش است این هدف را دنبال نماید.

سخن را کوتاه کنم و کمی هم در مورد نشریه مستقل ایران آزاد برای شما بگویم. این نشریه حدود شش سالی است که با دانشگاه تهران و دانشجویان آن همراه است؛چهارسال با پردیس مرکز در تهران و حدود دو سال نیز با عزیزان دانشجو در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج ؛ البته گاهی مواقع شماره هایی از نشریه که ویژه به شمار میرود علاوه بر پخش در پردیس خودمان در پردیس مرکزی نیز توزیع خواهد شد! این نشریه که احتمالاً قدیمی ترین نشریه مستقل دانشگاه تهران به شمار میرود کارش را در پردیس کشاورزی چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری88 شروع نمود و تاکنون با تمامی فشارهای وارده بر این نشریه مستقل،»ایران آزاد«توانسته دید انتقادی خود به مسائل را حفظ کرده و آن را تماماً مرهون لطف های بیکران و همراهی شما دوستان عزیز میداند و مسوولان نشریه کاملاً به این موضوع واقف هستند که جز با همکاری و همفکریهای شما این نشریه نمی توانسته تا به کنون سرپا بماند. شما دوستان می توانید مطالب و دست نوشته های خود را به ایمیل نشریه ارسال نمائید و حتماً نشریه ایران آزاد از مطالب شما با صلاحدید هیئت تحریریه نهایت استفاده را خواهد برد و مطالب به اسم خودتان (به صلاحدید شما)چاپ خواهد شد؛البته در صورتی که فعالیت شما دوستان عزیز مستمر باشد شما نیز جزو هیئت تحریریه در خواهید آمد لیکن ذکر این نکته الزامیست که »ایران آزاد«یک نشریه کامل سیاسی نیست و در تمام زمینه ها از جمله اجتماعی،فرهنگی،علمی،ورزشی،صنفی و... نیز فعالیت می کند ولی شاید در بعضی از مواقع و نسبت به رویدادهای خاص پیش رو یکی از زمینه ها پررنگ تر از بقیه باشد.

و کلام آخر با شما دانشجویان فهیم

»ایران آزاد«آزاداندیش و مستقل می ماند و تا زمانیکه منتشر شود هیچ موقع مواضع و آرمانهای خود را تغییر نمی دهد؛ما برخلاف ارگانها و نشریات دیگر دانشگاه نه درآمد خاصی از نشریه داریم و نه بودجه مصوب میلیونی و متأسفانه باید بگویم این نشریه با این سابقه زیاد اتاق و دفتری نیز برای خود ندارد! ولی سرمایه ارزشمندی را دارا هستیم که دیگران ازآن برخوردار نیستند و آن سرمایه طلایی شما دوستان و دانشجویان آگاه هستید و تا موقعی که شما با ما هستید ما نیز با شما می مانیم و همه ما بدین نکته نیز واقف و آگاهیم که ”ما بی شماریم“

چهار دیوار بلند گرداگرد طرح هدفمند کردن یارانه‌ها

تورم، رکود اقتصادی، بی‌انضباطی مالی و بی‌اعتمادی مردم

دولت احمدی نژاد قصد دارد طرح هدفمند شدن یارانه ها را در روزهای آینده آغاز کند. اما رفتارهای دولت، نشانه آشکاری از این است که قصد ندارد به زمینه های لازم برای اجرای این طرح پایبند بماند. به همین خاطر است که نه فقط مردم و کارشناسان مخالف دولت، بلکه حتی خود دولتمردان و حامیان آنها هم نگران تبعات اقتصادی واجتماعی اجرای این طرح هستند. مگر دولت ادعا نمی‌کند که بر اوضاع مسلط است؛ پس این همه نگرانی برای چیست؟ آیا دولت نیز مانند مخالفانش به این باور رسیده است که اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها بدون انجام زمینه سازی های لازم، نوعی خودکشی است؟

براساس نظر کارشناسان، برای اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها، وجود چهار پیش‌شرط در جامعه مورد نظر الزامی است:

الف( نرخ رشد اقتصادی بالا
بـ( نرخ تورم پایین؛
ج( انضباط مالی در کارکردهای دولت
د( اعتماد بالای مردم به عملکرد دولت.

در شرایط فعلی، کدامیک از چهار پیش نیاز بالا در کشور وجود دارد؟
ادامه مطلب را فراموش نکنید!

چکیده اخبار-شماره117(20مهرماه1389)

مدیرکل سیاسی وزارت کشور: مجاهدین و مشارکت به موزه تاریخ پیوسته‌اند!

محمود عباس زاده مشکینی می گوید موضوع دو حزب سازمان مجاهدین وجبهه مشارکت از قانونی مشخص است و این دو حزب به موزه تاریخ پیوسته اند! دبیر کمیسیون ماده ۱۰احزاب وزارت کشور در گفتگو با فارس با “غیر قانونی” خواندن فعالیت “خانه احزاب” گفت: در حال حاضر نزدیک به ۲۵۰ حزب در کشور فعالیت می‌کنند که از این مجموعه نزدیک به ۱۷۰ حزب عضو صنفی خانه احزاب هستند. مشکینی در خصوص فعالیت و صدور بیانیه توسط احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب، گفت: موضوع این دو حزب منحل شده، از دو جنبه قابل طرح است از جنبه حقوق یا قانونی که تکلیف آنها مشخص است و پرونده دو حزب در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب مطرح و رای قطعی نیز صادر و رونوشت آن به دبیرخانه کمیسیون ماده ۱۰ ارسال شده است .


دانشجو: باید محیط فیزیکی دانشگاه هم اسلامی شود

کامران دانشجو با اشاره به فاصله از وضعیت ایده‌آل دانشگاه‌های اسلامی به خبرگزاری فارس گفت:اسلامی کردن دانشگاه‌ها صرفاً به معنای ساخت مسجد و نماز‌خانه در دانشگاه، برگزاری دعای کمیل و یا جداسازی جنسیتی در کلاس‌های درس نخواهد بود، بلکه دانش و علوم باید اسلامی شود. به گزارش ایسنا، وی به تشریح برنامه‌های وزارت علوم در خصوص اسلامی کردن دانشگاه‌ها پرداخت و اظهار داشت: کاملاً مشخص است که اگر قرار است دانشگاه‌های کشور به پیشرفت همه‌جانبه دست یابند، باید فضای اسلامی در دانشگاه‌ها برقرار شود، اما قبل از پرداختن به این موضوع باید تعریف دقیقی از دانشگاه اسلامی وجود داشته باشد چون دانشگاه اسلامی یک ظاهر دارد و یک باطن، که باید به هر دوی این موارد در کنار هم توجه شود


چهارده زندانی سیاسی: گروه حقیقت‌یاب ملی تشکیل شود

در واکنش به سخنان محمود احمدی نژاد، رییس دولت دهم که در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل پیشنهاد کرده بود یک گروه مستقل حقیقت‌یاب بین المللی حادثه حمله تروریستی یازدهم سپتامبر را بررسی و عاملان واقعی و پنهان این جنایات را شناسایی و آنان را به دادگاه مستقلی برای محاکمه و مجازات معرفی کند، چهارده زندانی سیاسی خواستار تشکیل کمیته حقیقت‌یاب مشابه برای کشف حقایق مربوط به انتخابات و حوادث پس از آن شدند. به گزارش کلمه، چهارده زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین با انتشار بیانیه ای، به همان شیوه مورد اشاره احمدی نژاد پیشنهاد کرده اند که یک گروه حقیقت یاب مستقل ملی، متشکل از افرادی معتبر و مورد اعتماد جامعه برای کشف حقایق مربوط به انتخابات ریاست جمهوری و حوادث پس از آن تشکیل شود تا به دقت و بر اساس اسناد موجود جوانب مختلف انتخابات ریاست جمهوری و حوادث پس از آن را بررسی و ادعاهای مطرح شده در مورد تخلفات و دخالت های غیر قانونی را بررسی و عوامل پشت صحنه تخلفات و حوادث را شناسایی و نتایج کامل تحقیقات خود را در اختیار ملت ایران قرار دهد و عوامل واقعی بحران ساز را به مراجع قضایی معرفی کند. چهارده زندانی سیاسی اوین به عنوان تعدادی از قربانیان بی گناه حوادث پس از انتخابات در بیانیه خود تاکید کرده اند که «تشکیل چنین گروه مستقل حقیقت یابی برای بررسی حقایق مربوط به انتخابات ریاست جمهوری و حوادث پس از آن و انتشار بی طرفانه نتایج کارگروه، ضمن بازسازی اعتماد جامعه نسبت به امکان برگزاری انتخابات سالم در کشور، برای جامعه جهانی نیز الگو ساز خواهد شد و شبهه رفتار دوگانه با ملت ایران و بیگانگان را نیز برطرف خواهد کرد.»
اسامی امضا کنندگان :
بهمن احمدی امویی – سید میلاد اسدی – محسن امین زاده – علی پرویز – علی تاجر نیا – محمد داوری – مجید دری – امیر خسرو دلیر ثانی – محمد فرید طاهری قزوینی – کیوان صمیمی – کوهیار گودرزی – علی ملیحی – عبدالله مومنی – محسن میردامادی.


۲۸ سؤال محمــــــد نوری‌زاد از رهبری



چکیده : "دوستی ما، که زندانی سیاسی این نظامیم، با شما صادقانه است. گر چه اکنون در زندانیم. و گرچه در زندان، با ما به تلخی سخن گفته‌اند و بر ما ناسزا باریده‌اند و ما را به ضرب و زور نواخته‌اند. دوستی ما با شما، در این روزهای تلخ زندان، از سر صدق است. و نه، نفاق. چرا که نفاق، در ظاهر به گونه‌ای است و در باطن به گونه‌ای دیگر. ما را اما چه به نفاق؟ که از همین زندان، سخن باطن خود آشکارا با شما می گوییم. نفاق آنجا پا می‌گیرد که نفعی به مخاطره افتد. نفع ما که زندانی شماییم، در چیست؟"

محمد نوری‌زاد، نویسنده و کارگردان سرشناسی که تنها به اتهام انتقاد از مسئولان، زندانی شده و دوران محکومیت خود را در زندان اوین می‌گذراند، در نامه‌ای دلسوزانه به رهبری، ۲۸ سؤال خود را در قالب یک استفتاء درباره شرایط کشور از ایشان پرسید و در نهایت از ایشان پرسید: از دید شخص شما، آیا با توجه به این همه آوازه ای که با ماست، ما عاقبت به خیریم؟

به گزارش کلمه، نوری‌زاد در این نامه با مقایسه ادعاهای مسئولان ایران و آمریکا و عملکرد این دو، این پرسش‌ها را مطرح کرد که عملکرد ما به آرمان‌های مورد ادعایمان نزدیک‌تر است یا آنها؟!

وی در انتهای این نوشته تاکید کرده که مختصات جامعه و فرهنگ آمریکا را به‌مثابه‌ی یک الگو نمی‌پذیرد و “جایگاه حقیقی مدینه‌ی فاضله‌ی موعود ما، فرسنگ‌ها با آن‌چه که امروز از غرب برمی‌آید، دور و متفاوت است.” او تاکید می‌کند که صرفا خواسته است: “با چند مقایسه‌ی عینی و ملموس، راه تامل و بازنگری را بازبشکافیم و بر تثبیت‌شده‌های مکرر و فرسوده‌ی ذهنی خود نگاهی دوباره بیندازیم.”

متن کامل پرسش‌های ۲۸ گانه نوری‌زاد از رهبری را در ادامه می‌خوانید:


» میرحسین موسوی در گفت و گو با کلمه: سیاستهای ویرانگر کنونی را به رفراندوم بگذارید



چکیده : فرض کنید ما همه دشمن و یا فریب خورده دشمن باشیم شما بدون توجه به ما میثاق بین خود و مردم را که رعایت حقوق مردم و حفظ آزادی ها واجرای بدون تنازل قانون اساسی و حق حاکمیت مردم بر سر نوشت خودشان است، رعایت کنید. شما با بازگشت به سمت مردم و قانون و دوری از استبداد خودتان پرچم سبز را بلند کنید. چه کسی به شما اختیار داده است که با ماجراجوئی واستبداد رای کشور را در مقابل همه جهان قرار دهید واین شرایط وخیم را در وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور ایجاد کنید. خودتان برای خودتان هورا نکشید! رفراندوم برگزار کنید ببینید آیا مردم این سیاستهای ویرانگر را قبول می کنند یا نه؟




فرض کنید ما فریب خورده ایم شما به خاطر کشور به مردم بازگردید



کلمه: میرحسین موسوی، آخرین نخست وزیر ایران و یکی از همراهان جنبش سبز در گفت و گویی با کلمه، به تشریح ویژگی های جنبش سبز پرداخته و این جنبش را ما حصل مطالبات معطل مانده یکصد ساله اخیر و جنبشی سر زنده، آزادی خواه و رهائی بخش و معاصر با نگاه به سنت و گذشته توصیف کرده است که روز به روز ریشه های آن عمیق تر می شود.


موسوی در این مصاحبه که به تازگی انجام شده، خطاب به اقتدارگرایان گفته است که «فرض کنید ما همه دشمن و یا فریب خورده دشمن باشیم، شما با بازگشت به سمت مردم و قانون و دوری از استبداد خودتان پرچم سبز را بلند کنید.»


میرحسین در همین مصاحبه از دولتمداران پرسیده است که «چه کسی به شما اختیار داده است که با ماجراجوئی واستبداد رای کشور را در مقابل همه جهان قرار دهید واین شرایط وخیم را در وضع اقتصادی و سیاسی کشور ایجاد کنید؟ و در ادامه به آنها گفته که خودتان برای خودتان هورا نکشید! رفراندوم برگزار کنید تا ببینید آیا مردم این سیاستهای ویرانگر را قبول می کنند یا نه؟»


موسوی آبروی امروز نظام را در گرو عمل به قولها و قانون در مورد پرونده هایی چون فجایع کهریزک و یا جنایات حمله به کوی دانشگاه و پیگیری نامه های زندانی های مظلوم سیاسی از جمله عبدالله مومنی و حمزه کرمی و آریا آرام نژاد و فعالین مازندرانی دانسته است.


نخست وزیر دوران جنگ در این گفت و گو به مشکلات اقتصادی کشور نیز پرداخته و گفته است که گذشته از خطرات امنیتی و اقتصادی بیرونی که کشور در معرض آن قرار دارد، یک مشکل اساسی امروز«کوتاه شدن دست کشور در استفاده ازنیروهای کارآمد برای مدیریت بحران در سطح سیاسی و اقتصادی و احتماعی است.نیروهای کارآمدی که به عوض انکه مشغول حل مشکلات و از بین بردن اثرات خرابکاریهای اقایان باشند یا در زندانها هستند و یا در انزوا.»


مشروح مصاحبه کلمه با میرحسین موسوی را در ادامه می خوانید.

۱۳۸۹ مهر ۲۰, سه‌شنبه

اشکی در گذرگاه تاریخ

از همان روزی که دست حضرت قابيل
گشت آلوده به خون حضرت هابيل
از همان روزی که فرزندان «آدم»،ا
زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشيد
آدميت مرد!
گرچه «آدم» زنده بود
از همان روزی که يوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون، ديوار چين را ساختند
آدميت مرده بود.
¤
،بعد، دنيا هی پر از آدم شد و اين آسياب
،گشت و گشت
قرن ها از مرگ آدم هم گذشت
،ای دريغ
آدميت برنگشت!
¤
قرن ما
روزگار مرگ انسانيت است
سينه ی دنيا ر خوبی ها تهی ست
!صحبت از آزادگی، پاکی، مروت، ابلهی ست
،صحبت از موسی و عيسی و محمد نابجاست
قرن «موسی چومبه»هاست!
¤
:روزگار مرگ انسانيت است
،من، که از پژمردن يک شاخه گل
،از نگاه ساکت يک کودک بيمار
،از فغان يک قناری در قفس
از غم يک مرد در زنجير-حتی قاتلی بر دار-
.اشک در چشمان و بغضم در گلوست
وندر اين ايام، زهرم در پياله، اشک و خونم در سبوست
مرگ او را از کجا باور کنم؟!
¤
.صحبت از پژمردن يک برگ نيست
.وای! جنگل را بيابان می کنند
دست خون آلود را در پيش چشم خلق، پنهان می کنند!
هيچ حيوانی به حيوانی نمی دارد روا
آنچه اين نامردمان با جان انسان می کنند!
¤
صحبت از پژمردن يک برگ نيست
فرض کن: مرگ قناری در قفس هم مرگ نيست
فرض کن: يک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن: جنگل بيابان بود از روز نخست!
،در کويری سوت و کور
،در ميان مردمی با اين مصيبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت، مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانيت است!

(فریدون مشیری)

۱۳۸۹ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

عکسهای شکوه تجلی بخش سبزاندیشان

توجه شما را به چند عکس از راهپیمایی های میلیونی سبزاندیشان که بعد از انتخابات سال گذشته صورت پذیرفت جلب می کنم:
برای دیدن این عکسهای خاطره انگیز به بخش خواندن مطالب دیگر مراجعه کنید!

درخواست صدور مجوز راهپیمایی از سوی کروبی و موسوی +لینک دانلود فیلم

چکیده:کروبی درباره وضعیت اکنون امام خمینی(ره) در جامعه گفت: هم اکنون وضع امام و نامش را طوری محصور کرده اند که یک گروه خاص فقط میتواند درباره امام سخن بگوید و مراسم برگزار کند که حتی آن گروه خاص هم گروهی نظامی باشد!//میرحسین موسوی نیز در سخنانی از امام به عنوان یک چهره برجسته علمی و معنوی یاد کرد و افزود: هم اکنون وضعیت کشور بگونه ای است که این افراد تصویر امام را نیز زندانی کرده اند. امام متعلق به همه ی ماست و متعلق به همه مردم است. اما کاری که انجام شد این بود که یک عده ای مهندسی کردند و تصویری که خودشان میخواستند از امام بیرون دادند تا بتوانند سر قدرت باقی بمانند که این یعنی حصر کردن امام.///در پایان این دیدار مهدی میرحسین موسوی با امضاء نامه ای مشترک و ارسال آن به استانداری تهران؛ نسبت به برگزاری راهپیمایی مطابق با اصل ۲۷قانون اساسی در سالگرد انتخابات ۲۲خرداد ۸ را خواستار شدند.

صبح دیروز دوشنبه 10خرداد مهدی کروبی میزبان میرحسین موسوی بود.
به گزارش کلمه، در این دیدار که با هدف بررسی مسائل و رخدادهای ماه جاری برگزار شد، مهدی کروبی ضمن تبریک پیشاپیش ایام خجسته میلاد حضرت فاطمه(س) و روز زن؛ یاد و خاطره امام خمینی(ره) و سالگرد رحلت ایشان را گرامی داشت. کروبی با انتقاد شدید از فشارها و محدودیت های ایجاد شده برای برگزاری این سالگرد گفت: در آستانه سالگرد رحلت امام هستیم ودوست داریم همچون سالیان قبل این مراسم باشکوه برگزار شود.
کروبی در ادامه افزود: سال های قبل جماران مرکز رفت و آمد گروه های مختلف مردمی بود. حتی هرساله زندانیان مسلمان زمان شاه در مراسمی تحت عنوان “خاطره با امام” در زمان حیات امام به دیدار ایشان میرفتند و افراد خاطراتشان را برای امام و یکدیگر بازگو می کردند. پس از رحلت امام این مراسم در حضور خانواده امام و دیگر بزرگان کماکان ادامه داشت ولی امسال به دلایلی جلویش را گرفتند.
نماینده امام در حج و بنیاد شهید و در باب وضعیت اکنون امام خمینی(ره) در جامعه گفت: هم اکنون وضع امام و نامش را طوری محصور کرده اند که یک گروه خاص فقط میتواند درباره امام سخن بگوید و مراسم برگزار کند که حتی آن گروه خاص هم گروهی نظامی باشد
میرحسین موسوی نیز در سخنانی از امام به عنوان یک چهره برجسته علمی و معنوی یاد کرد و افزود: هم اکنون وضعیت کشور بگونه ای است که این افراد تصویر امام را نیز زندانی کرده اند. امام متعلق به همه ی ماست و متعلق به همه مردم است. اما کاری که انجام شد این بود که یک عده ای مهندسی کردند و تصویری که خودشان میخواستند از امام بیرون دادند تا بتوانند سر قدرت باقی بمانند که این یعنی حصر کردن امام. جماران مکانی خاطره انگیز بود و مردم با عشق میرفتند و با یاد امام تجدید بیعت میکردند. ولی حالا در مراسمی کلی و سراسری در کشور برگزار میکنند و باعث میشوند آن همه خلاقیت و شور و شوق از بین برود.
نخست وزیر دوران امام افزود: باید نسل قدیم به نسل جوان کشور این یادها و خاطرات و نیز میراث گران بهایی را که امام به یادگار گذاشتند را منتقل کنند چرا که این سالگرد، مراسم بزرگداشت امام نیست بلکه حصر تصویر امام خمینی است.
در پایان این دیدار مهدی کروبی و میرحسین موسوی با امضاء نامه ای مشترک و ارسال آن به استانداری تهران؛ نسبت به برگزاری راهپیمایی مطابق با اصل ۲۷قانون اساسی در سالگرد انتخابات ۲۲خرداد ۸۸ را خواستار شدند.
لینک دانلود فیلم: http://www.mediafire.com/?dqnyhdmgzqm

کوچک نمی شوید! فرصت را از دست ندهید! به پاسداشت زهرا(س) زندانیان را آزاد کنید

این فرصت بزرگ را غنیمت شمارید و یکبار هم که شده صدق گفتار و عملتان را ثابت کنید. مناسبت ها همیشه نباید بهانه آزادی دزدان و آدم کشان باشد یکبار هم مناسبت ها را بهانه آزادی زندانیان سیاسی قرار دهید.همه زندانیان را به پاس بزرگداشت زهرا (س) ازاد کنید و این اقدام را با زنان زندانی آغاز کنید، مطمئن باشید کوچک نمی شوید و کسی نمی گوید جا زده اید.
دکتر زهرا رهنورد در آستانه سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و هفته زن در بیانیه ای ضمن تکریم شخصیت والای فاطمه صدیقه(س)ایشان را نه فقط الگویی برای زن مسلمان که نماد تام و کمال اسلام دانست. به گزارش کلمه متن بیانیه زهرا رهنورد به شرح زیر است:
سالروز تولد حضرت فاطمه زهرا(س) دخت گرامی پیامبر اسلام و روز زن را به شما ملت عزیز تبریک عرض می کنم.
امیدوارم آن بانوی اطهر، آن بانوی بی همتا با تمام ابعاد وجودیش از کلمات روحانی و معنوی و علمی تا نقش های سیاسی و اجتماعی، لطافت مادری و همسری، پیوسته در نقطه اوج آرزوهای انسانی قرار گیرد.
جنبش سبز ضمن وحدت کم نظیرش در عین حال مشحون از تکثرهاست و این طراوت و تنوع فرصت می دهد که به تمام رفتارهای زیبای بشری ارج نهیم و به تمام الگوهای عدالت طلب و آزادی خواه در سطح جهان احترام گذاریم.
در عین حال در قلمرو باور و ایمان اسلامی به فاطمه زهرا تاسی می کنیم و در برابر شخصیت متعالی او سر تعظیم فرود می آوریم.
لحظه ای فراموش نمی کنیم که آن بانو چه رنج های عظیمی برای ارتقا و پیشبرد اسلام به جان خریدند و بدن عنصریشان در اوج جوانی به خاک تیره پیوست اما راهشان و روحشان همچنان برای مومنان و آزادیخواهان مستدام خواهد ماند.
اصلاحات و در بطن آن جنبش سبز، مطمئن است که لازم است با نگاه نو اندیشی دینی و با رویکردی معاصر، شخصیت حضرت زهرا (س) روایت شده و به انسان­های مدرن شناسانده شود. اما، حضرت زهرا(س)، نه تنها الگویی برای زنان بلکه، نماد تام و کمال اسلام است، که این دین حنیف، به تمامی در چهره و شخصیت ایشان متبلور شده است. جای تأسف و تأثر است که حاکمیت فعلی، در شرایطی با تأسی به نام زهرا(س) به تدارک روز زن و هفته زن می­پردازد که فرسنگ­ها از آن شخصیت و آن رفتار دینی فاصله گرفته و جهت عکس آن بانویی بوده است که آزادگی و عدالت طلبی فقط یکی از ابعاد وجودی او بوده و وجه مثالی و الهیش همیشه قلب­های مومنان را نورانی و امیدوار کرده است.
آیا می­توان پذیرفت که حاکمیت به صدیقه کبری، زهرا(س) اعتقاد داشته باشد، و تا این حد دروغ بگوید، زنان و مردان را سرکوب کند و راه تنفس آزادی را با خفه کردن حلقوم­ها، مسدود کند؟
شگفتا در همین هفته و روز حاکمیت ضجه کودکانی را که در فراق مادران زندانیشان ناله می کنند نمی شنود، آن بچه های مظلوم که در انتظار لطف و نوازش مادرانشان که یا در زندانند یا به خاک و خون خفته اند لحظه شماری می کنند و فریاد رسی جز خدا ندارند.
حاکمیت با ریشخند، به چهره مادرانی که پشت درهای زندان ها به امید دیدن پسران یادخترانشان هاجروار این سو و آن سو می دوند و تحقیر می شوند و وعده سرخرمن می بینند نگاه می کند.
زنانی که مرد خانواده شان مدت هاست که در گور خفته یا در زندان تهدید و شکنجه شده اند، مادرانی که آرزوی دامادی و عروسی و تحصیل جوانانشان را به جای جشن بر سر گورشان سوگواره غم و آه می گیرند و فستیوال اشک و افسوس برگزار می کنند.
اینک روز زن و هفته زن به نام نامی حضرت زهرا فرا رسیده است.
به حاکمیت فعلی اعلام می کنم این فرصت بزرگ را غنیمت شمارید و یکبار هم که شده صدق گفتار و عملتان را ثابت کنید. مناسبت ها همیشه نباید بهانه آزادی دزدان و آدم کشان باشد یکبار هم مناسبت ها را بهانه آزادی زندانیان سیاسی قرار دهید.
همه زندانیان را به پاس بزرگداشت زهرا(س) آزاد کنید و این اقدام را با زنان زندانی آغاز کنید، مطمئن باشید کوچک نمی شوید و کسی نمی گوید جا زده اید.
سپس در مراحل بعدی آزادی مطبوعات، آزادی های فردی، عدم دخالت در زندگی خصوصی مردم،انتخابات آزاد و… تا آزادی و مردمسالاری میسر شود.

ما زنان از علما و مراجع عظام می خواهیم با دم مسیحائیشان حاکمیت را وادار به آزادی زندانیان و پاسخ به مطالبات مردم نمایند و چنین باد.



اخبار سبز


دیدار موسوی و رهنورد با جوانان اصلاح طلب/موسوی:برخی مردم را فقط برای تشریفات و مراسم می خواهند

مهندس میر حسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد با جمعی از جوانان اصلاح طلب دیدار کردند.به گزارش خبرنگار کلمه، میر حسین موسوی در ابتدا ضمن تشکر از حضارگفت: شرایط امروز جامعه ویژه است و در این شرایط برای شما جوانان رجوع به افکار مختلف نشان دهنده حق طلبی شماست. وی با اشاره به سخن چند روز پیش یکی از مسوولان وزارت کشور که اعلام کرده بود احزاب محترم هستند اما در کارهای کشور نباید دخالت کنند تصریح کرد: همین جمله را اگر بشکافیم به ریشه بسیاری از مشکلات جامعه پی خواهیم برد.
وی افزود: نوعی نگاه در جامعه وجود دارد که از پیشنهاد ها ناراحت می شود. از تنوع آرا و دخالت مردم در سرنوشت خود ناراحت می شود و مردم را تنها برای تشریفات و جشن ها مراسم می خواهد.به گفته موسوی طبق آنچه که احزاب اصلاح طلب و جنبش سبز به آن پایبند هستند این نگاه را بر نمی تابند. معتقدیم که حاکمان واقعی، مردم هستند و بی دلیل گفته نشده است مردم ولی نعمت ما هستند. وی تصریح کرد : ملت هوشیار و بیدار است. ایران مرکز تمدن جهانی بوده است. نمی شود با این ملت مثل بچه ها رفتار کرد. حتی یک مهمانی را هم تحمل نمی کنند ودیدید که بعد از عروسی پسر آقای میردامادی چه رفتاری کردند؟وی به اهمیت ایجاد تشکل ها و احزاب اشاره کرد و گفت :از ابتدای مشروطه تا کنون نیروهای مذهبی در قالب تشکل های مذهبی در مقابل سایر گروه های سیاسی احساس مسئولیت می کردند. من خواندم که مرحوم مدرس هم به دنبال تشکیل حزب ضعفا بود و دلیلش هم این بود که سوسیالیست ها به دنبال تشکیل حزب بودند و گروه های مذهبی هم احساس مسئولیت می کردند.این احساس مسئولیت تا انقلاب و بعد از آن با تشکیل حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب و ... ادامه پیدا کرد.
وی معتقد است هم اکنون نیز گروه های اصلاح طلب مذهبی در بین مردم و جامعه ریشه دارند و بخشی از حاکمیت از همین مسئله می ترسد. حقیقت این است که در شرایط موجود که فضا دگرگون شده و یک فراز جدیدی از تاریخ را تجربه می کنیم.
وی از گروه های مذهبی خواست تا به یک نکته مهم بپردازند و آن اینکه چرا آن نقش راهگشا ی دین در اول انقلاب امروز در حل امور کمرنگ شده است؟
وی ادامه داد : ما شنیده ایم که می گویند حکومت با کفر دوام میاورد ولی با ظلم نه. در این میان به آیه ای از قرآن برخوردم که خداوند در سوره انعام آیه ۸۲ می فرمایند:
الَّذِینَ آمَنُواْ وَلَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ((آری) آنها که ایمان آوردند،وایمان خود را با ظلم نیالودند ، ایمنی تنها از آن آنهاست وآنها هدایت یافتگانند)
موسوی بعد از قرائت این آیه تصریح کرد :حقیقت این است که امروز ادعای اسلامی بودن و مسلمانی با ظلم فراوان آمیخته شده است.آن ایمانی که قدرت اداره کشور را دارد نمی تواند با ظلم همخوان باشد.
وی به خاطره ای از دوران نخست وزیری خود اشاره کرد و گفت : روزی آقای منافی که وزیر بهداشت بودند نقل می کردند که دیداری با امام داشتند و بعد از دیدار امام(ره) برای نماز ایستادند. همه عجله کردند که فیض جماعت برسند. من یک برگ از درخت کندم و روی آن نماز خواندم. حضرت امام بعد از نماز به من گفتند چرا آن برگ را کندی؟می توانستی از برگ هایی که پای درخت ریخته استفاده کنی. این طرز نگاه نشان می دهد که سنت الهی ما اجازه رفتار خشن را حتی با یک موجود زنده نمی دهد.
موسوی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ما باید دقت کنیم که جنبش سبز بسیار فراتر و گسترده تر از تشکل های صاحب نام است و تاکید برای تحقق بدون تنازل قانون اساسی و اجماع بر سر آن جنبه حیاتی برای اصلاح دارد.

رهنورد: حذف احزاب یعنی حذف جامعه مدنی و از بین بردن دموکراسی
در این دیدار همچنین دکتر زهرا رهنورد با اشاره به جایگاه احزاب گفت: احزاب بین مردم و حاکمیت قرار دارند و اقدام برای حذف احزاب به معنای حذف پل ارتباطی با مردم است . در واقع حذف احزاب یعنی حذف جامعه مدنی و از بین بردن دموکراسی.
به اعتقاد این استاد دانشگاه، زنان و جوانان بار اصلی جنبش را بر دوش کشیدند و هزینه سنگینی که این دو قشر دادند قابل مقایسه با سایر اقشار نیست.
وی با اشاره به تکثر در جنبش سبز خاطر نشان کرد: با همه این تکثر، جنبش سبز بر دو اصل تکیه دارد که نخستین آن قانون اساسی و دومین آن احترام به تکثر ایده ها ، سلایق و عقیده ها است.
همچنین در این دیدار جوانان اصلاح طلب نقطه نظرات خود را مطرح کردند و به بحث و گفتگو پیرامون مسائل مختلف پرداختند.


مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم:اصول مربوط به حقوق ملت در قانون اساسی اجرا شود

چکیده بیانیه:احیا و اجرای بی تنازل قانون اساسی خصوصا اصول مربوط به حقوق ملت که غالبا مورد بی مهری واقع شده اند/آزادی تمامی زندانیان سیاسی و یا محاکمه آنان در دادگاه علنی با رعایت قوانین دادرسی و با حضور وکیل مدافع و هیئت منصفه/شناسایی و محاکمه علنی و عادلانه عاملین و آمرین به قتل افراد بی گناه که در جریان راهپیمایی های اعتراضی مسالمت آمیز به قتل رسیده اند مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به مناسبت سالگرد درگذشت آیت‌الله خمینی، بیانیه‌ای منتشر کرده است و در آن با انتقاد از شرایط کنونی کشور راهکارهایی را برای بازگشت به آرمان‌های انقلاب ارائه کرده‌اند.
در بخشی این بیانیه آمده است: «پس از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه ۸۸، اتفاقات ناگواری رخ داد که منجر به سرکوب اعتراضات به حق و مسالمت آمیز مردم نسبت به روند برگزاری انتخابات شد. انتظار نمی رفت اعتراض آرام مردم با ضرب و شتم و زندان و کشتار مواجه شود و از همه ناگوارتر پدیده زندان کهریزک بود که هنوز عاملان اصلی آن به مردم معرف نشده اند و جریان دادگاه قاتلان افراد بی گناه، برای مردم شفاف و روشن نگردیده است و از مجازات آنان خبری نیست و در مقابل افرادی که شاید کمترین گناهی نداشته باشند احضار می شوند و مورد محاکمه قرار می گیرند
به گزارش کلمه، متن کامل بیانیه به این شرح است
بسم الله الرحمن الرحیم
و لقد أهلکنا القرون من قبلکم لمّا ظلموا (قرآن کریم، سوره یونس، ۱۳)
چهاردهم خرداد ماه یادآور درگذشت معمار بزرگ انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی است و ۱۵ خرداد ماه سالروز آغاز حرکت مردم ایران در برابر نظام استبدادی پهلوی می باشد. ملت ایران در سال ۱۳۴۲ در برابر حکومتی قیام کرد که منافع ملی و استقلال این کشور را در مسلخ منافع حکومتگران فدا کرده بود و فریاد آزادیخواهان و منتقدان را تا مرز مرگ و اعدام خاموش می ساخت و برای بقای سلطنت خویش با اتکا به قدرتهای خارجی بر عصای سست و بی بنیاد استبداد تکیه کرده بود. آتش خشم و عصیان ملت به رهبری امام خمینی(ره) رژیمی سراپا مسلح را برای همیشه به ورطه هلاکت کشانید.
فقطع دابر القوم الذین ظلموا و الحمد لله رب العالمین
سرانجام ستم پیشگان و سواران بر اریکه قدرت که صدای مردم را ناشنیده می گیرند، این چنین است.
دور فلکی یکسره بر منهج عدل است/ خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل “حافظ”
حکومت شاهنشاهی ایران سرنوشتی را دچار شد که سایر ستمکاران تاریخ به آتش آن گرفتار شدند.
الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم
رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی بنیان نظام جمهوری اسلامی و روح قانون اساسی را بر جمهوریت در کنار اسلامیت قرار داد و در جای جای سخنان و نوشته های خود همواره به رای مردم پای فشرد تا کسی در آینده نتواند نظام را در انحصار خود و یا در چارچوب منافع عده ای خاص قرار دهد. متاسفانه در سالهای پس از رحلت امام خمینی، این مرد بزرگ تاریخ ایران و اسلام عده ای معدود که منافعشان در خطر بود و یا با خط و راه امام هیچ ارتباط و پیوندی نداشتند، و برای مردم از مدیریت کشور نقشی نمی دیدند عملا و نظرا در مقام نفی جمهوریت نظام بر آمدند و آرای مردم را چیزی جز تشریفات در نظر نگرفتند و مشروعیت و مقبولیت نظام را غیر از رای مردم دانستند و چندان ارزشی برای انتخابات آزاد و رای مردم قائل نگشتند و با تفسیر نابجای قانون اساسی و تحمیل نظارت استصوابی برای تحریف و تضعیف همه جانبه اندیشه های امام نسبت به تخریب جمهوریت و اسلامیت نظام با همه توان اقدام کردند و بیشتر یاران واقعی امام و کسانی که اندیشه های آن مرحوم را خوب می شناختند به کلی حذف نمودند و انواع تهمت ها و توهین ها را به کسانی روا داشتند که هستی خود را برای تحقق آرمان های انقلاب گذاشته بودند و حتی در این مسیر بیت آن امام عزیز را نیز بی نصیب نگذاشتند.
به علاوه پس از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه ۸۸ اتفاقات ناگواری رخ داد که منجر به سرکوب اعتراضات به حق و مسالمت آمیز مردم نسبت به روند برگزاری انتخابات گردید. انتظار نمی رفت اعتراض آرام مردم با ضرب و شتم و زندان و کشتار مواجه شود و از همه ناگوار تر پدیده زندان کهریزک بود که هنوز عاملان اصلی آن به مردم معرف نشده اند و جریان دادگاه قاتلین افراد بی گناه برای مردم شفاف و روشن نگردیده است و از مجازات آنان خبری نیست و در مقابل افرادی که شاید کمترین گناهی نداشته باشند احضار می شوند و مورد محاکمه قرار می گیرند. اینک برای باز گرداندن انقلاب و آرمانهای حضرت امام به مسیر خود و به پاس احترام به روح بلند ایشان و اعتلا و سربلندی نظام جمهوری اسلامی و ادای احترام به ارواح پاک شهدای ۱۵ خرداد و سایر شهیدان اسلام و انقلاب انتظار چنین است:
۱- احیا و اجرای بی تنازل قانون اساسی خصوصا اصول مربوط به حقوق ملت که غالبا مورد بی مهری واقع شده اند.
۲- آزادی تمامی زندانیان سیاسی و یا محاکمه آنان در دادگاه علنی با رعایت قوانین دادرسی و با حضور وکیل مدافع و هیئت منصفه
۳- شناسایی و محاکمه علنی و عادلانه عاملین و آمرین به قتل افراد بی گناه که در جریان راهپیمایی های اعتراضی مسالمت آمیز به قتل رسیده اند.
۴- آزادی مطبوعات و مجلاتی که با سلیقه های گروهی و به صورت غیر قانونی توقیف و یا تعطیل گردیده اند و نیز اجازه ادامه فعالیت به احزاب و تشکلهای شناسنامه دار که در چارچوب قانون فعالیت می کنند.
۵- آزاد سازی قانونی تمامی انتخابات از قیود و شرایط غیر قانونی بویژه نظارت استصوابی به معنای کنونی مورد نظر شورای نگهبان و اجرای انتخابات با نظارت نهادی بی طرف و نمایندگان کاندیدا ها .
۶- خارج شدن رسانه ی ملی از انحصار و تک صدایی و احترام به حق انتقاد، سخن گفتن و دفاع از خود برای اشخاصی که به حفظ منافع ملی و استقلال جمهوری اسلامی می اندیشند.
در پایان به روان بلند شهدای ۱۵ خرداد ۴۲ و سوم خرداد ۶۱ و همه شهدای اسلام و انقلاب و روح بزرگ حضرت امام خمینی (ره) درود می فرستیم و تحقق آرمانهای آنان را آرزومندیم.
والسلام
۱۰ / ۳ / ۸۹
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم

.




ریزش و رویش،حدیث استواری سبزها

یادداشتی از علی شکوری راد   
خانم سرمدی، همسر مقاوم برادر عزیزم حسین نورانی ن‍‍ژاد تلفن زده بود تا بعد از ملاقات اخیرشان سلام حسین را به من برساند. خیلی خوشحال شدم. حسین از جوانان نازنین و اصیلی ست که از عمق جان، مسئولانه و از روی اعتقاد خالصانه سیاست ورزی می کند و به همین دلیل، خیلی زیاد، در هر کاری قابل اعتماد است. او در عین حالی که امروزی است به ارزشهای پیشینیان پشت نکرده است و بین اصالت ها و ارزشهای دوران های انقلاب، جنگ ، اصلاحات و اکنون جنبش سبز پل زده است. خیلی مودب است و حرمت ها را پاس می دارد. به لحاظ فکری نیز مولف است و به همین دلیل کاریزمای خاص خود را در بین هم نسلانش دارد.
از زمان انتخابات مجلس هفتم که وی و دوستانش را برای همکاری در ستاد انتخابات جبهه مشارکت دعوت کردم و ابتدا مسأله داشتند و انتخابات را بی حاصل می دانستند تا بعد که متقاعد شدند و بسیار فعال، و تا بعد که به علت رد صلاحیت گسترده نامزدهایمان از شرکت در انتخابات بازماندیم و پس از آن تا امروز که مدت نه ماه است در زندان است و همدیگر را ندیده ایم رابطه وثیقی بین ما برقرار بوده است تا جائی که با همه محدودیت های زندان دوبار از آنجا با من تلفنی صحبت کرده است. نظراتش همیشه برایم معیار درک واقعیت های جامعه بوده و از آنها تأثیر گرفته ام. همو بود که دو سال و نیم پیش مرا تشویق کرد تا وبلاگ داشته باشم و پس از آن به من در مورد مطالب آن بازخورد می داد و خیلی وقتها هم من مطالبم را قبل از انتشار برای او می فرستادم تا اگر لازم باشد در آنها اصلاحاتی انجام دهم. بیشتر اوقات مجری و پای کار برگزاری مراسم مناسبت های مذهبی جبهه مشارکت بود و شور و شوق خستگی ناپذیری از خود نشان می داد و همه را به همراهی وا می داشت.
پس از انتخابات که شرایط بسیار امنیتی شده بود او پیش قدم شد تا مراسم دعای کمیل دارالزهرا ی آقای محتشمی پور رونق بیشتری یافته و رنگ سبز بگیرد و عاقبت هم به همین دلیل او و مهدی اقبال که به دعوت او قاری دعای کمیل های پر شور آن ایام بود را بازداشت و به زندان محکوم کردند. حسین در مرحله تجدید نظر به یک سال حبس قطعی محکوم شده است. از خانم سرمدی پرسیدم حسین که الآن شرایط استفاده از آزادی مشروط را دارد. گفت آری نه ماه از یک سال خود را گذرانده است ولی به او اجازه استفاده از این حق را نمی دهند ، تازه اسمش جزء کسانی بود که قرار است هفته آینده به مرخصی بیایند ولی حذفش کرده اند.
از او خواسته اند علیه موسوی موضع بگیرد و بگوید موسوی اشتباه کرده است ولی او نپذیرفته است و از موسوی حمایت کرده است. بخاطر همین نه تنها با آزادی مشروطش مخالفت کرده اند بلکه از مرخصی هم محرومش کرده اند. من چه باید به خانم سرمدی می گفتم. گفتم من به حسین و به شما تبریک می گویم. دیانت، سیاست و استقامت حسین را می ستایم و برایش آزادی هر چه سریعتر آرزو می کنم. با خانم سرمدی هم بابت شرایط سختی که می گذراند اظهار همدلی کردم. او گفت: ما که سختی نمی کشیم. کسانی هستند گمنام، و به ده، پانزده سال زندان محکوم شده اند و ایستاده اند. تلفن خانم سرمدی که تمام شد موضوعی که چند روزی بود مرا به نوشتن فرا می خواند دوباره به سراغم آمد. ریزش و رویش نیروها.
آنها یک سال است که شرایط را امنیتی کرده اند و بر معترضین به نتایج انتخابات سخت گرفته اند. علاوه بر برخوردهای خشن خیابانی، نیروهای رده بالا و پائین جنبش سبز را به تعداد زیاد گرفته و در شرایط سخت در زندان نگاه داشته اند، بازجوئی های طاقت فرسا کرده اند و در دادگاههای نمایشی و بعد غیر علنی محاکمه کرده و به زندانهای طویل المدت و محرومیت های سیاسی و اجتماعی محکوم کرده اند اما هیچ موردی از بریدن و اظهار ندامت که قابل ملاحظه باشد حاصل نکرده اند.
اظهارات حجاریان، عطریان، ابطحی، شریعتی ودو سه نفر دیگر که پس از یک دوره شکنجه سپید در دادگاه رسوای فله ای از تلویزیون پخش شد جز چند روز خوراک تبلیغاتی برای آنها حاصلی نداشت و اگر موجی هم ایجاد کرده بود اکنون برگشته است، جنبش سبز ریزش نداشته است و هنوز هم افراد زیادی در زندان هستند که اگر کلمه ای علیه باور سبز خود بگویند و یا حاضر بشوند از موسوی و خاتم و کروبی اعلام برائت کنند به سرعت آزادی خود را بدست می آورند و به آغوش خانواده باز می گردند ولی آنها سر افرازانه امتناع می کنند و رنج زندان را به جان می خرند.
از دکتربهزادیان نژاد، دکترعرب مازار و بهشتی شیرازی که از نزدیکان موسوی هستند و تحت فشار هستند که کلمه ای علیه او بگویند تا دکتر سلیمانی، نورانی نژاد، محمودیان و اقبال و نیز زیدآبادی، باقی، سحرخیز و مومنی و تا زنهای زندانی نستوه خانمها مفیدی و شهیدی و …. تا دانشجویان و معلمان و روزنامه نگاران و کارگران و…..که شناخته شده هستند تا جوانان گمنامی که در خیابانها دستگیر شده و هیچ پیوندی با محافل و مراکز و تشکل های اصلاح طلب و جنبش سبز نداشته و یک بار هم موسوی و کروبی و خاتمی را از نزدیک ندیده اند همه بر خواسته بحق خود ایستاده اند و حاضر نیستند از جرگه سیل خروشان و مردمی جنبش سبز خارج بشوند
در عوض در طرف مقابل دیده می شود که نه تنها جوانانشان در برابر پدرانی که دستی در جریان حاکم دارند ایستاده و هویت سبز را برگزیده اند بلکه سران و سردارانشان نیز اتهام بی بصیرتی را به جان می خرند و سکوتشان را نمی شکنند و اگر وادار شدند به شکستن، وادار کنندگان را پشیمان می کنند. جالب آنکه حتی آنانی که در ظاهر هیاهو می کنند و تیغ زبان و درفش قلم را علیه به زعم خود سران فتنه بکار می اندازند و در محفل خودی ها و میدان تبلیغات در این وادی کف بر دهان می آورند و عنان از کف می دهند، به خلوت که می روند به زمین و زمان فحش می دهند که گرفتار چه وضعیت و موقعیت اسف باری هستند و مجبورند از چه کسی دفاع کنند که قبولش ندارند و یا علیه چه کسانی صحبت بکنند که در دل محترم می دانندشان. یکی از آنها گفته بود در بین نیروهای ما زلزله است. چند روز پیش در دانشگاه علم و صنعت عده ای به سمت من هجوم آوردند و علیه من شعار دادند اما روز گذشته که به میان جمعی از همان صنف در جشنواره تشکل های دانشجویی در محل نماز جمعه دانشگاه تهران رفته بودم جز تکریم و احترام ندیدم. بی تردید آنها خبر علم و صنعت را شنیده بودند و مواضع من را می دانستند ولی حس درونیشان با آنچه دوستانشان در دانشگاه علم و صنعت بروز داده بودند متفاوت بود. همچنان که مطمئن هستم اگر با آن عزیزان نیز در خلوت بنشینیم و حرف بزنیم با هم شاید مخالف اما دوست خواهیم بود.
بزرگی نقل می کرد که به فاصله یک روز در دو مجلس عروسی از دو جناح شرکت کرده بوده است. اصلاح طلب ها همه شاد و شنگول بوده اند و با هم حرف می زده اند و بگو بخند می کرده اند و در آن طرف در مجلس به اصطلاح اصولگراها همه ساکت و مغموم، وکسی رغبت صحبت با دیگری را نداشته است. آنها احساس می کنند همه چیز را دارند از دست می دهند ومغموم هستند و سبزها امیدوارند توفیق هایی بدست بیاورند و حقوقشان را استیفا کنند و به همین دلیل شاداب و امیدوارند.
داستان آقای نوری زاد و زلزله ای که به تنهایی در جناح مقابل ایجاد کرد کم چیزی نبوده و نیست. او از استوانه های اصولگرایی بود و هنوز هم شاید باشد چرا که او باورهای خود را کنار نگذاشته است بلکه در مورد مصادیق اصولگرایی راه خطای دوستانش را نپیموده و بجای جناح گرایی حق را برگزیده است. او اکنون با همان ایمانی که داشت تلاش کرده و می کند دوستانش را و کسانی را که به آنها ارادت قلبی دارد از مسیر خطا بازگرداند.
آقای شمخانی در برنامه “دیروز، امروز، فردا” نمونه ای بود از کسانی که تا کنون سکوت کرده اند. مجری “خود زرنگ پندار” برنامه که می خواست شمخانی را وادار به سخنانی که خود می خواست بکند نه تنها پاسخ درخور نگرفت بلکه هر چه کوفت به سر خودش خورد. بعد رفت در سایت رجانیوز دادسخن داد که دیدید چگونه ماهیت بی بصیرت، اصلاح طلب و سبز شمخانی را از زیر جلد اصولگرائیش بیرون کشیدم و رسوایش ساختم. بیچاره یادش رفته است که چه می خواست و چه شد.
آخرین ماجرا از این دست، انتخابات هیأت رئیسه اخیر مجلس است. در مجلسی که حداکثر ۵۵ نماینده اصلاح طلب در آن بوده است، نامزد آنها برای نایب رئیسی مجلس ۱۱۵ رای آورده است. این در حالیست که اخیرا تلاشهای گسترده ای برای مرزبندی سفت و سخت با اصلاح طلبان صورت گرفته که نمونه آن نامه منتسب به ۱۷۵ نماینده خطاب به رئیس قوه قضائیه در مورد درخواست محاکمه سران جنبش سبز بوده است. باهنر و ۶۰ نماینده مجلس ریزش کرده اند. آنها به دلیل عدم حمایت از احمدی نژاد متهم به فقدان بصیرت هستند. اگرنه همه، حتما رویش دوباره برخی از آنها در این سو خواهد بود. این در حالیست که طرفداران دولت گمان کرده اند صدر حامی احمدی نژاد است و باهنر مخالف او و تلاش کرده اند که آنها را جابجا کنند. چه زود خواهد بود که ببینند چنین نبوده و دیگر کسی برای آنها تخم دو زرده نخواهد کرد.
دفاع از احمدی نژاد و در زمره اصولگرایانی بودن که ناگزیر شده اند از او حمایت کنند، بسیار سخت شده است. هر روز عده ای به این نتیجه می رسند که برای که و برای چه باید این مقدار هزینه پرداخت و این مقدار بار بدنامی را بر دوش کشید. آغوش جنبش سبز بر روی این دسته از عزیزان باز است. به گمان من گذشته آنان هر گاه به این سو بیایند، بخشوده خواهد شد اما اگر دیر بجنبند ممکن است فراموش نشود.
منبع: وبلاگ علی شکوری راد

۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه

سید محمد خاتمی:نظام از آن ماست/خرداد، ماه مردم است/سه راهکار برای حل مشکلات یکسال اخیر


رئیس‌جمهور سابق کشورمان با تاکید بر اینکه «خرداد، ماه مردم است»، به بیان حماسه‌های خلق شده در این ماه در طول تاریخ پرداخت و به ارائه سه راهکار برای حل مشکلات یکسال اخیر پرداخت و گفت:« می‌توان خرداد امسال را با تصمیم درست در این زمینه و اعلام آن از سوی موثران نظام و احترام به مردم همچون خردادهای گذشته سرشار از امید و نشاط کرد.»


حجت الاسلام و المسملین سیدمحمد خاتمی، در آستانه روز دوم خرداد، میزبان جمعی از اساتید دانشگاه‌ها بود.
وی در این دیدار گفت:«در میان موجودات این آدمی است که صاحب تاریخ است و تاریخ را دوره ها و حتی لحظه‌هایی می‌سازند که نقش سرنوشت‌ساز و جهت‌دهنده در حیات معنوی و مادی و سیاسی و اجتماعی یک قوم و ملت دارند.»

خرداد تجلی گاه ایمان، اراده، فداکاری، ستم سوزی، استبداد ستیزی و عدالت خواهی ملت ایران است


رئیس بنیاد باران ادامه داد:« در مرحله اخیر تاریخ ایران عزیز خردادماه در دوره‌های مختلف چنین نقشی داشته است و اگر بخواهیم توصیفی کوتاه از خرداد به دست بدهیم باید آن را تجلی‌گاه ایمان، اراده، فداکاری، ستم‌سوزی، استبدادستیزی و عدالتخواهی ملت ایران بنامیم.»


وی با اشاره به سالروز ۱۵ خرداد، اظهار داشت:« این روز یادآور حادثه‌ای عظیم است که بزرگی و استواری ملتی خداجو و حق‌طلب را در برابر رژیمی مستکبر و استبدادی نشان می‌دهد، رژیمی که مردم را برده می‌طلبید و هر آزاده‌ای را دشمن ایران و عامل بیگانه به حساب می‌آورد و می‌پنداشت که با اهانت به روح ملت و عاقبت با جداکردن آن از کالبد آن، حرکتش را متوقف خواهد کرد.»


رئیس‌جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:«۱۵ خرداد ۴۲ آغاز مرحله‌ای نو در زندگی مردم ایران بود، ملتی که سرمایه‌اش ایمان، اراده و آزاده‌خواهی بود؛ ملتی که سرمشق ملت‌های مسلمان و جهان سوم را در اعمال شیوه مدنی در برابر دیکتاتوری بود. این ملت مظلومانه ولی استوار به مقابله رژیمی برخاست که راهی جز سرکوب نمی‌شناخت.»


خاتمی یادآور شد:«۱۵ خرداد و حوادث پس از آن گرچه هزینه فراوان داشت از جمله به بند کشیدن و بعد تبعید رهبر والاقدر انقلاب و نیز به زندان افکندن و شکنجه و اعدام فرزندان دلیر این ملت؛ ولی فایده‌اش استحکام روزافزون ایمان دینی و عزم ملی برای رهایی بود، امری که سبب شد تلخی‌های دوران دراز و پرمشغت مبارزه با شیرینی پیروزی در ۲۲ بهمن جبران شود.»


۱۴ خرداد روز وداع مردم با رهبری است که کشتی انقلاب را به ساحل جمهوری اسلامی نشانده بود


وی همچنین به سالروز ۱۴ خرداد اشاره کرد و گفت:«۱۴ خرداد، روز تلخ وداع مردم با رهبر بزرگواری بود که او را مظهر ایمان، اراده و عزت خود یافته بودند؛ رهبری که کشتی انقلاب را همراه این مردم به ساحل جمهوری اسلامی نشانده بود تا در آن حق و حرمت و رای مردم در کنار دینداری و پایبنید به موازین اسلامی و اخلاقی پاس داشته شود.»


رئیس دولت اصلاحات تاکید کرد:« ۱۴ خرداد، روز رحلت رهبری بود که قریب ربع قرن دم از حرمت و آزادی مردم و عدل علوی و استقلال و پیشرفت میهن زده بود و قریب به ۱۱ سال هدایت جامعه را در بحرانی‌ترین دوره‌ها به عهده گرفته بود و شگفت اینکه با وجود تنگناهایی که لازمه یک جامعه انقلابی است و یکی از آنها جنگ ۸ ساله و امواج سهمگین ترور و توطئه بود، بدرقه ملت از استقبال او در ۱۲ بهمن گسترده‌تر و باشکوه‌تر بود و عاطفه دینی و ملی که اینبار به صورت اشک و آه بروز کرده بود از فریاد شادی بهنگام استقبال گرم‌تر و گیراتر بود.»


به عقیده رئیس بنیاد باران، مردم با این عمل علم خود را در پاسداری از عزت و آبرویی که در پرتو انقلاب به دست آورده بودند و حق و حرمتی که در جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شده بود نشان دادند.


وی همچنین اظهار داشت:« سوم خرداد نیز یکی از روزهای نمادین و بزرگ است؛ روزی که بار دیگر عزم فرزندان ۱۵ خرداد در برابر ائتلاف قدرت‌های فزون‌طلب در حمایت از رژیم متجاوز سابق عراق معجزه کرد و با بازپس‌گیری و خرمشهر قهرمان سرفصل شکوهمندی را بر پیروزی‌های پیاپی گشود تا عاقبت بی‌آنکه ذره‌ای از خاک میهن از دست برود بر جنگ خانمان‌سوز نقطه پایان نهاد و اقتدار ملت بزرگ و آزاد و عزم او را بر پاسداری از انقلاب، تمامیت ارضی و استقلال و پیشرفت به نمایش گذاشت.»


آنچه ملت می‌خواست و می‌خواهد انتخاباتی است که در آن تعیین‌کننده ؛ فقط رای ملت باشد


خاتمی تصریح کرد:« تقدیر چنین رقم زد که انتخابات که برجسته‌ترین تجلیگاه مردم‌سالاری است برای انتخاب رئیس‌جمهور که باید مظهر اراده ملی باشد در خرداد صورت گیرد و طبیعی است که انتخابات برای ملتی که با ایمان و اراده خود تاریخ‌سازی می‌کند و انقلابش نشان افتخار “میزان رای ملت” است را به او داده است از اهمیت بیشتری برخوردار است و حساسیت نسبت به انتخابات آزاد و فراگیر برای مردمی که تاریخی استبدادزده دارند افزون‌تر است و آنچه ملت می‌خواست و می‌خواهد انتخاباتی است که در آن تعیین‌کننده ؛ فقط رای ملت باشد.»


دوم خرداد بازتاب اراده و خواست تاریخی مردم است


وی ادامه داد:«شاید بعد از همه‌پرسی ۱۲ فروردین و رفراندوم قانون اساسی در میان انتخابات متعدد، انتخابات دوم خرداد از ویژگی ممتاز برخوردار باشد که بازتاب اراده و خواست تاریخی مردم در آن باشکوه‌تر و روشن‌تر بود و به همین جهت “حماسه” نام گرفت.»


رئیس دولت اصلاحات افزود:«دوم خرداد تجلی‌گاه خواست مردمی بود که آزادی را در کنار دینداری و به عنوان مطالبه جدی دین در چهره رهایی آن می‌خواستند و عدالت را در کنار پیشرفت و حرمت بین‌المللی را در کنار تامین مصالح و پافشاری بر خواست‌های اساسی را در کنار رفع تهدیدها و توسعه را در کنار حرمت و کرامت و آزادی همه شهروندان طلب می‌کردند، امری که برخلاف روال در همه کشورها بار دیگر با درصد بالاتری در ۱۸ خرداد تکرار شد.»

ای کاش قدر مردمی که با ۲۲ خرداد به پای صندوق‌های رای آمدند دانسته می‌شد


وی با اشاره به انتخابات دهم ریاست جمهوری گفت:«حضور بانشاط مردم در انتخابات ۲۲ خرداد نیز که با کمال تاسف حوادث تلخی را در پی داشت چشمگیر بود و نشانه زندگی و نشاط مردمی بود که بر حقوق خود پای می‌فشارند و ای کاش قدر این مردم دانسته می‌شد.»


۲۵ خرداد،اوج‌ حضور مدنی مردم و طرح مسالمت‌آمیز خواست‌ها و پرهیز از خشونت بود


رئیس‌جمهور سابق کشورمان همچنین تصریح کرد:« بالاخره روز ۲۵ خرداد یکی از اوج‌های حضور مدنی مردم و طرح مسالمت‌آمیز خواست‌ها و اعتراض‌ها و پرهیز از خشونت بود و چه خوب بود که نفس این حضور مترقیانه گرامی داشته می‌شد.»


نه‌تنها مردم بیدار؛«خس و خاشاک» نامیده شدند بلکه رفتار مدنی آنان با خشونت پاسخ داده شد


به گزارش روابط عمومی دفتر حجت الاسلام و المسملین سیدمحمد خاتمی ؛وی ادامه داد:«چه خوب بود اعتراض مردم ولو اینکه از نظر مسئولان وارد تشخیص داده نشود به دیده احترام نگریسته می‌شد و با کمک خود ملت مشکل به صورتی موجه و با رعایت نظر مردم حل می‌شد یا به شیوه‌ای معقول مردم قانع می‌شدند که با کمال تاسف نه‌تنها مردم بیدار؛” خس و خاشاک” نامیده شدند بلکه رفتار مسالمت‌جویانه و مدنی آنان با خشونت پاسخ داده شد، زندان‌ها پر و فشارها روزافزون گشت و خسارت‌های جانی، مالی و روانی فراوان وارد آمد و حرکتی در جهت جبران آن نیز صورت گرفت و حتی فاجعه‌ای در پاره‌ای بازداشتگاه‌ها رخ داد و به شهادت و آسیب دیدن عده‌ای از جوانان و مردم عزیز منجر شد.»


علی‌رغم دستور رهبری و اصرار مجلس و حتی ادعاهای قوه قضایی بر شدت برخوردها و بازداشت‌ها افزودند


رئیس بنیاد باران یادآور شد:« علی‌رغم دستور رهبری و اصرار مجلس و حتی ادعاهای قوه قضایی برای برخورد جدی، مورد اعتنا قرار نگرفت و در مقابل بر شدت بازداشت‌ها و محاکمات و محکومیت‌ها و محدود کردن فعالیت‌های قانونی افزوده شد و به جای جبران اندکی از رنج‌ها و التیام اندکی از زخم‌ها، بازار دروغ‌پردازی و تهمت‌زنی و ناسزاگویی و جنگ روانی از سوی کسانی که متاسفانه نه پایبند قانون و اخلاقند و نه بیمی از برخورد قانونی دارند داغ شد و ترفه اینکه اخیرا عنوان “محاربه “نیز بر انواع عنوان‌های ناپسند اتهامی به کسانی که سرمایه‌های کشور و انقلابند افزوده شد.»


چرا دستگاه‌های مسئول با محافل افراطی که اعمال آن‌ها موجب متهم شدن نظام به بی‌عدالتی شده برخورد نمی‌کنند؟


وی تصریح کرد:«درست است که نوعا چنین اتهامات و ناسزاهایی از سوی محافل و افراد غیرمسئول و افراطی است ولی چرا نباید دستگاههای مسئول با چنین شیوه‌ها و کسانی برخورد کنند که آن نظام متهم به بداخلاقی و بی عدالتی نشود؟»


خرداد ماه مردم است


رئیس دولت اصلاحات افزود:«باری، خردادماه ؛ ماه مردم است و آنچه در تمام این روزها رخ داد ظهور اراده ملتی بود که با همه وجود خواستار حاکمیت مردم بر سرنوشت و استقرار نظام مردم‌سالار بر پایه آموزه‌های دینی و مطالبات تاریخی خود بودند.»


همه ما موظفیم با رعایت موازین قانونی و با شیوه‌ای مدنی، یادها و خاطره‌ها را زنده‌نگه داریم

باید از تجارب و خاطرات گذشته آنها به عنوان پشتوانه حرکت به جلو برای پاسداری از آرمان‌های انقلاب مدد بگیریم


وی یادآور شد:«اینک همه آن روزها را پشت سر گذاشته‌ایم ولی آینده پیش روی ماست و نباید بگذاریم آن وقایع مهم به صورت خاطره‌های مبهم در ذهنمان باقی بماند بلکه بایداز آنها به عنوان پشتوانه حرکت به جلو برای پاسداری از آرمان‌های انقلاب و تامین خواست‌های تاریخی ملت مدد بگیریم و همه ما موظفیم با رعایت موازین قانونی با شیوه‌ای مدنی و به دور از هرگونه خشونت این یادها و خاطره‌ها را زنده‌نگه داریم.»


خاتمی تاکید کرد:«می‌توان و باید به آینده نگاه کرد و از گذشته عبرت گرفت؛ نباید تلخی‌هایی که به خصوص در یک سال گذشته بوده است منجر به یاس شود و نیز شیرینی خاطره‌ها نباید ما را از پیمودن راه بلندی که در پیش داریم غافل کند.»


رئیس بنیاد باران تصریح کرد:« راه درست راهی است که به استقرار همه‌جانبه مردم‌سالاری و تحقق خواست تاریخی ملت که از جمله در انقلاب شکوهمند اسلامی تجلی داشته است و حاصل آن “جمهوری اسلامی” بوده است منتهی شود.»


راه درست، پرهیز از خشونت از سوی هر کس به خصوص از سوی حکومت است


وی همچنین گفت:«راه درست، پرهیز از خشونت از سوی هر کس به خصوص از سوی حکومت است که با موازین مردم‌سالاری با وعده‌های انقلاب و با خواست و هویت تاریخی ملت ناسازگار است؛ راه درست پافشاری بر اهتمام بر قانون اساسی به عنوان یک کل جامع و نیز سند انسجام ملی و ضامن نظم استواری که در کنار هر حق و اختیار مسوولیت و پاسخگوئی وجود دارد به خصوص اهتمام به فصول سوم و پنجم که اگر مورد کم توجهی قرار گیرد انقلاب از مسیر خود خارج خواهد شد.»

نظام از آن ماست


کسانی که برخلاف خط امام و راه ملت می‌اندیشند و عمل می‌کنند از معیارهای اصیل نظام و انقلاب عدول کرده‌اند


رئیس جمهور سابق کشورمان افزود:«نظام از آن ماست و کسانی که برخلاف خط امام و راه ملت می‌اندیشند و عمل می‌کنند هر نامی که بر خود بگذارند از معیارهای اصیل نظام و انقلاب عدول کرده‌اند.»


خاتمی با بیان اینکه «باز هم می‌گویم که برای تامین اهداف بلندمان باید در کنار هم باشیم باید حرمت هر ایرانی پاس داشته شود»، اظهار داشت:«باید از شیوه‌هایی که خشونت‌طلبان مردم‌ستیز اتخاذ کرده‌اند و می‌کنند و حاصل آن افزایش فاصله‌ها و کدورت‌ها و تداوم آن باعث سرایت کدورت‌ها و دوری‌ها از این شیوه‌ها و رفتارها به اصل نظام است پرهیز شود.»


سه راهکار برای حل مشکلات یکسال اخیر


رئیس دولت اصلاحات در بخش پایانی سخنانش به ارائه سه راهکار برای رفع مشکلات یک سال اخیر پرداخت.


وی اولین راهکار را آزادی زندانیان عنوان کرد و افزود:« با تاسف این روزها شاهد فشارهای بیشتر و دستگیری‌های تازه‌تر و نیز اعمال روش‌ها و برخوردهایی از سوی گروه‌های بی‌پروای غیرمسئول ولی تحت حمایت هستیم تا آنان که به ظاهر نیز در زندان نیستند احساس تنگنا و ناامنی کنند.»


رئیس دولت اصلاحات ادامه داد:« دومین راهکار ایجاد فضای امن و آزاد طبق موازین قانون اساسی است که مظهر آن آزادی تشکل‌ها و اجتماعات و مطبوعات و تبدیل فضای امنیتی به فضای قانونی و با نشاط سیاسی سالم می‌باشد.»


رئیس موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها در مورد راهکار سوم نیز اظهار داشت:«حرکت به سوی انتخابات آزاد و سالم و پرشور که روح انقلاب ما نیز آن را طلب می‌کند و ملت نیز آن را می‌خواهد.»

می‌توان خرداد امسال را با احترام به مردم، همچون خردادهای گذشته سرشار از امید و نشاط کرد


سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:« می‌توان خرداد امسال را با تصمیم درست در این زمینه و اعلام آن از سوی موثران نظام و احترام به مردم همچون خردادهای گذشته سرشار از امید و نشاط کرد تا بار دیگر ظهور اراده ملی برای پاسداری از ارزش‌های دینی و ملی و پاسداری از مصالح کشور و حقوق ملت و زمینه‌سازی برای پیشرفت همه‌جانبه کشور شاهد باشیم و چنین باد!»


گفتنی است، در ابتدای این دیدار حاضرین در جلسه به بیان دیدگاه‌ها و نظرات خود پیرامون مسائل روز کشور از جمله ضرورت توجه به خواست‌ها و حقوق اساسی مردم، اهمیت احزاب و نهادهای مدنی، اولویت‌های اصلاحات و ظرفیت‌های قانون اساسی و نیز لزوم اجرای همه بخش‌ها و فصول آن پرداختند.



اخبار سبز





مهدی کروبی:باید راست قامت و محکم ایستاد و از ملامت کننده ها هم نترسید.


اعضای شورای مرکزی و عمومی سازمان جوانان ودانشجویان مجمع نیروهای خط امام با حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی دیدار و گفت و گو کردند.


رئیس مجلس اصلاحات سپس خطاب به جوانان خط امامی گفت:« باید راست قامت و محکم ایستاد و از ملامت کننده ها هم نترسید. از فحش ها وتخریب ها و درگیری ها هم نهراسید البته تاکید می‌کنم که انتظار زود پیروز شدن و زود به نتایج مطلوب رسیدن را نداشته باشید. مهم ایمان،صبر واستقامت در راه خدا است و باید به حفظ دستاورد ها اهمیت فوق العاده داد. «


دبیرکل حزب اعتمادملی ضمن ابراز تاسف از بی اخلاقی هایی که توسط مدعیان ارزش ها رخ می دهد گفت:«به راحتی به حوزه خصوصی بنده وامثال ما وارد می شوند وبی حرمتی می کنند.فرزندان و اعضای خانواده را مورد توهین و اذیت قرار می دهند،چه رسد به کسانی که بی نام و نشانند و حقوق آن‌ها به راحتی تضییع می‌شود، البته همه این برخورد های سخیف نشانه عجز و ضعف آن هاست.«


مهدی کروبی سپس توصیه های خود به این جوانان اصلاح طلب را اینگونه جمع بندی کرد:« علیرغم همه تهدید ها و تحریک‌ها معقول و آرام پیش روید و دست از اعتدال وتاسی به منش و روش امام بر ندارید، اگرموفقیت نصیبتان شد،از مغرور شدن بپرهیزید و تواضع و فروتنی‌تان را افزایش دهید.بیشتر مراقب اخلاق و شخصیت خود باشید،، هنر امام این بود که ضمن قاطعیت در برخوردهاو چه در دوران مبارزه و چه در روزهای پیروزی اخلاق وسیره متعالی خویش را حفظ می فرمود، پس وقتی پیروز شدید مغرور نشوید و این نکته را در نظر بگیرید ، در سختی ها بایستید و عاقلانه عمل کنید، سعه صدر، تحمل پیشه کنید که این بهترین راه است ، این دوره هم می گذرد و همه ما نگران شکستی هستیم که دامن همه را می‌گیرد.«




اعلام نتایج آزمون کارشناسی ارشد و ارائه نشدن کارنامه برخی از داوطلبان


این دانشجویان که اکثرا جزو فعالان دانشجویی هستند و برخی از آنها نیز در دوران کارشناسی به دلیل فعالیت‌های دانشجویی خود به کمیته انضباطی احضار شدند، گفته‌اند هنگام مراجعه به سایت سازمان سنجش برای دریافت نتیجه و کسب اطلاع از رتبه خود، پیامی را مشاهده کرد‌ه‌اند که به آنها گفته شده پرونده شما ناقص است و شما در صورت تمایل می‌توانید برای پیگیری و اطلاع از نتیجه خود به تهران(هفت تیر- کریم‌خان زند) مراجعه کنید.


در پی انتشار اسامی قبول شدگان در آزمون تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد) و عدم درج نام بسیاری از فعالان دانشجویی دانشگاههای کشور، برخی از داوطلبان اعلام کردند “به‌جای کارنامه و دریافت رتبه،‌ وزارت علوم اعلام کرده است که پرونده آنها ناقص بوده و باید برای اطلاع از نتیجه آزمون خود، به تهران مراجعه کنند. “


به گزارش آفتاب نیوز ، این دانشجویان که اکثرا جزو فعالان دانشجویی هستند و برخی از آنها نیز در دوران کارشناسی به دلیل فعالیت‌های دانشجویی خود به کمیته انضباطی احضار شدند، گفته‌اند هنگام مراجعه به سایت سازمان سنجش برای دریافت نتیجه و کسب اطلاع از رتبه خود، پیامی را مشاهده کرد‌ه‌اند که به آنها گفته شده پرونده شما ناقص است و شما در صورت تمایل می‌توانید برای پیگیری و اطلاع از نتیجه خود به تهران(هفت تیر- کریم‌خان زند) مراجعه کنید.


لازم به ذکر است اواسط اردیبهشت ماه سال جاری و دو هفته مانده به اعلام نتایج نهایی کنکور کارشناسی ارشد منابع خبری جرس گزارش داده بودند که تعداد زیادی از شرکت کنندگان و فعالین دانشجویی که در این آزمون شرکت کرده بودند، به واحد گزینش استاد و دانشجو واقع در سازمان سنجش احضار شده اند و پروژه ای امنیّتی و گزینشی برای پذیرفته شدگان کنکور کارشناسی ارشد آغاز شده است.


گفتنی است چندی پیش کمیته ای تحت عنوان »دفاع از حق تحصیل»، به همراه گروهی از فعالین حقوق بشری، اقدام به انتشار لیست آمار دانشجویان محروم از تحصیل نموده و خاطرنشان کرده بودند فقط شصت تن از دانشجویان دانشگاه های مختلف کشور، طی سالهای اخیر از ادامه تحصیل “در مقطع کارشناسی ارشد” محروم شده اند.


محسن آرمین دستگیر شد!


سخنگو و عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، صبح امروز بازداشت شد. دختر محسن آرمین در گفتگو با »پارلمان‌نیوز«، درباره جزئیات بازداشت پدرش گفت:» صبح روز 26 اردیبهشت بعد از دقایقی که از خروج پدر از منزل می‌گذشت، پدرم همراه با چند مامور به منزل مراجعت کرد«وی افزود: »ماموران که حکم بازداشت و تفیش منزل که گویا از دادستانی بود را به همراه داشتند بعد از دقایقی که همکاران آن‌ها برای تقتیش خانه آمدند در منزل ماندند و بعد از آن پدرم را به همراه خود بردند.«فرزند آرمین خاطر نشان کرد: »تیم تفیتش به همراه خود لپ تاب، اوراق و کارت‌های شناسایی را به همراه خود بردند. «گفتنی است، پیش از این نیز دوبار یکبار بعد از انتخابات و یک‌بار بعد از حوادث عاشورا، ماموران برای بازداشت محسن آرمین به منزل وی مراجعه کرده بودند که در آن مقاطع وی در منزل حضور نداشت.





دکترزهرا رهنورد و گفت و گویی با لوموند:پیروزی نهایی با مردم است

جنبش سبز از جامعه مدنی سرچشمه می‌گیرد و صلح‌طلب است حتی اگر طرف مقابل دست به اسلحه ببرد و از خشونت استفاده کند/میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی و بسیاری دیگر رهبران این جنبش هستند که به مبارزه در راه دموکراسی خود ادامه می‌دهند.

دکترزهرا رهنورد در آستانه سالگرد انتخابات ریاست جمهوری در گفت و گویی با لوموند اظهار داشت: من ایمان دارم که پیروزی پایانی روزی نصیب مردم خواهد‌شد.

زهرا رهنورد در این گفت و گو، خبر از برگزاری مراسم یادبود برای سالگرد انتخابات ریاست جمهوری می‌دهد و می گوید: قدرت حاکم وی و همسرش، میرحسین موسوی، را دستگیر نکرده زیرا قصد نداشته بیش از این مردم را تحریک کند.

بنا به گزارشی که سایت مردمک از این گفت و گو ترجمه کرده است، خانم رهنورد اینگونه تحلیل می کند که حکومت از روش‌های دیگری برای اعمال فشار استفاده کرده‌است . وی به بازداشت برادرش، شاپور کاظمی، که فردی غیرسیاسی است و شش ماه را در زندان انفرادی به سر برده و فشارهای فیزیکی و روانی بسیاری تحمل کرده‌است، و کشته شدن خواهر زاده آقای موسوی در اعتراضات روز عاشورا اشاره می‌کند.

این هنرمند ایرانی با اشاره به «ترور شخصیتی» که رسانه‌های حکومتی علیه چهره‌های جنبش سبز پیش گرفته‌اند می‌گوید: همسرم، همین طور آقای کروبی و آقای خاتمی در مقابل هر فشاری مقاومت می‌کنند تا مطالبات مردم ایران برآورده‌ شود.

زهرا رهنورد با اشاره به حمله به وی با گاز فلفل در روز دانشجو و در دانشگاه تهران، ضربه باتوم برقی در روز ۲۲ بهمن و مشکلات ریوی و سردرد پس از این حملات اعلام می‌کند حاضر است برای محافظت از دیگرانی که در راه آزادی می‌جنگند کشته‌شود.

خانم رهنورد هشدار می‌دهد که در صورتی که خانواده‌اش قربانی مساله ‌ای حاد با یک توطئه شوند حکومت مسئول آن خواهد‌بود.

جنبش سبز، حرکتی صلح ‌طلب

رئیس سابق دانشگاه الزهرا جنبش سبز را حرکتی برای رسیدن به مطالبات مردم ایران بیش از صد سال پیش و از زمان جنبش مشروطه در سال ۱۲۸۵می‌داند. وی می‌گوید: انتخابات ریاست جمهوری فرصتی بود که این خواسته‌ها، آزادی، حق حاکمیت بر سرنوشت خود و دموکراسی دوباره مطرح شوند.

خانم رهنورد خاطر نشان می‌کند که این جنبش قصد براندازی ندارد و تنها به دنبال اصلاحات است. این استاد دانشگاه توضیح می‌دهد: جنبش سبز از جامعه مدنی سرچشمه می‌گیرد و صلح‌طلب است حتی اگر طرف مقابل دست به اسلحه ببرد و از خشونت استفاده کند.

زهرا رهنورد بر اراده قوی همسرش تاکید و اعلام می‌کند مهندس موسوی شجاعانه بر سر خواسته‌ها و عقایدش ایستاده تا عملی شوند و به راحتی از آنها دست بر‌نمی‌دارد.

این استاد دانشگاه در پایان تصریح می‌کند که میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی و بسیاری دیگر رهبران این جنبش هستند که به مبارزه در راه دموکراسی خود ادامه می‌دهند.

۷ نشانه‌ای که دروغگو را لو می‌دهد!

دروغگوها به دلیل ترس از رسوا و شرمگین شدن تعادل احساسی درستی ندانسته و حتی حرف‌های آنها کم و بیش ضد و نقیض است. برای آنکه مطمئن شوید یک فرد دروغ می‌گوید از او بخواهید دقیقا حرفی را که در یک موقعیت خاص زده برای شما در مواقع مختلف تکرار کند، حتی سوالات متفاوت و مدام در مورد همان مساله می‌تواند ثبات فکری دروغگو را بر هم بریزد.


دوست دارید بدانید طرف مقابل‌تان در یک رابطه دروغ می‌گوید یا راست؟ به این ۷ نشانه دقت کنید.

آیا می‌دانستید تمام مردم جهان به طور میانگین روزی دو مرتبه دروغ می‌گویند؟ برخی افراد دروغگوهای خوبی نیستند و زود لو می‌روند اما برخی دیگر دروغگوهای قهاری هستند. آیا دوست دارید بدانید طرف مقابل‌تان در یک رابطه دروغ می‌گوید یا راست؟ به این ۷ نشانه دقت کنید:

۱- استرس و عرق کردن

شناخته ‌ترین نشانه‌هایی که می‌تواند یک فرد دروغگو را لو دهد، عرق کردن و استرس اوست. زمانی که ما دروغ می‌گوییم همیشه می‌ترسیم لو برویم. به همین دلیل دچار استرس می‌شویم و استرس با افزایش ضربان قلب و عرق کردن همراه است.اما این موضوع در رابطه با همه مردم صادق نیست. برخی افراد به دروغگویی عادت دارند و دچار استرس نمی‌شوند!

۲- صدای خیلی زیر یا خیلی بم

روان‌شناسان معتقدند صدا علامت خوبی برای شناسایی دروغگو است. چرا؟ در واقع این ما نیستیم که صدا را کنترل می‌کنیم. مغز براساس احساساتی که داریم آن را به شکل اتوماتیک تنظیم می‌کند. وقتی دروغ می‌گوییم، می‌ترسیم رسوا شویم. به همین علت معمولا تن صدا تغییر می‌کند و خیلی زیر یا خیلی بم می‌شود.

۳- سخنان ضد و نقیض

دروغگوها به دلیل ترس از رسوا و شرمگین شدن تعادل احساسی درستی ندانسته و حتی حرف‌های آنها کم و بیش ضد و نقیض است. برای آنکه مطمئن شوید یک فرد دروغ می‌گوید از او بخواهید دقیقا حرفی را که در یک موقعیت خاص زده برای شما در مواقع مختلف تکرار کند، حتی سوالات متفاوت و مدام در مورد همان مساله می‌تواند ثبات فکری دروغگو را بر هم بریزد.

۴- میمیک‌های غیرمعمول

پلک زدن‌های مداوم، مالیدن پلک، نگاه‌های مبهم… همگی اینها نشانه میمیک صورت یک فرد حین دروغ گفتن است. صورت دقیقا احساساتی را که داریم نشان می‌دهد و کنترل عمقی آنها کمی سخت است. اگر فردی میمیک غیرطبیعی و غیرمعمول دارد و حین صحبت با شما دچار تیک خاصی مثل مالیدن پلک می‌شود، می‌توانید به حرف‌های او شک کنید.

۵- ژست‌های مخصوص

سرفه کردن درون مشت، بالا بردن دست روی سر و عقب بردن بالاتنه موقع حرف زدن از جمله ژست‌های آدم‌های دروغگو است. البته باید مراقب هم بود. برخی دروغگوها برای آنکه احساسات‌شان نمایان نشود حین حرف زدن کاملا خنثی عمل می‌کنند.

۶- حرف زدن غیر وسواسی

دروغگوها معمولا در صحبت کردن وسواس به خرج نمی‌دهند و همه مسایل را رو نمی‌کنند. اگر شما حین صحبت‌ها از فردی بخواهید با دقت بیشتری مسایل را برای شما بیان کند و به عبارتی وسواسی‌تر از او سوال کنید، معمولا دروغگو چون حافظه خوبی ندارد و در دور بعد قادر به بیان همان جواب‌ها نیست. درنهایت می‌توانید از زبان او این جملات را بشنوید «به من اعتماد نداری؟» اگر فردی واقعا دروغگو نباشد، خیلی سریع از کوره درنمی‌رود و برای بار دوم هم به برخی سوالات شما پاسخ می‌دهد.

۷- احساسات اغراق‌آمیز

وقتی فردی فقط با دهان می‌خندد یعنی یا می‌خواهد رعایت ادب کرده باشد یا دروغگوی ماهری است. یک لبخند صادقانه همراه با عقب رفتن لب‌ها و چین خوردن پلک‌ها در سمت خارج همراه است. یک دروغگو معمولا تنها با دهان می‌خندد تا احساسات درونی خود را مخفی کند.

این مقاله در هفته نامه سلامت منتشر شده است

خرداد ؛ ماه حماسه
















 ماه خرداد هیچگاه از ذهن ها و خاطره ها بیرون نخواهد رفت...
ابتدا دوم خرداد76 و حماسه رأی میلیونی به سید محمد خاتمی سردمدار اصلاحات و تغییر در ایران و سپس 25 خرداد88 ، حماسه تجلی بخش شکوه سبزاندیشان ایرانی



۱۳۸۹ خرداد ۲, یکشنبه

· موسوی:تک صدایی رفتنی است

کلمه: "این حق مادران ، خواهران وخانواده هاست که از عزیزان شان با هر اتهامی که در زندان هستند؛ خبر داشته باشند .چگونه است که به مادران سه آمریکایی دستگیر شده در ایران اجازه ملاقات داده اند و برای آنها تسهیلاتی ایجاد کرده اند،اما مادران ایرانی در کشور خود، حق دیدار از فرزندان دربندشان را ندارند.هر چند ما این کار را تایید می کنیم اما آیا همین احترام را برای زنان ایرانی نیز قائل هستند؟ " این گفته های میر حسین موسوی در جمع برخی از خانواده های زندانیان سیاسی به ویژه زندانیان کمتر شناخته شده حوادث پس از انتخابات و همینطور خانواده های تعدادی از شهدای جنبش سبزبود. روز گذشته، میرحسین موسوی در جمع مادران عزادار و مادران و خواهرانی که عزیزان شان دربند هستند، دیدار کرد. نقش پررنگ زنان در جنبش سبز به گزارش خبرنگار "کلمه" موسوی با اشاره به نقش زنان در جنبش سبز می گوید:" زنان در پیروزی انقلاب نقش بزرگی داشتند و بدون حضور آنها امکان پیروزی انقلاب ناممکن بود. در جنبش سبز نیز زنان، سهمی حتی بالاتر از مردان دارند و آنها در جنبش سبز نقشی بسیار پررنگ داشته و دارند. در جنبش سبز با جامعه ی یکپارچه ای مواجه بودیم که با تبعیض جنسیتی وعده هایش محقق نمی شود." پاکی، مقاومت و معصومیت فاطمه(س) اسوه ای هم برای زنان و هم برای مردان میر حسین موسوی با اشاره به ایام فاطمیه و وفات حضرت فاطمه می گوید:" .پاکی ،مقاومت و معصومیت حضرت فاطمه، اسوه ای هم برای زنان و هم برای مردان است . دوستداری او ، دوستداری پیغمبر و دوستداری پیغمبر دوستداری خداوند است." آری خدایی هست... نخست وزیر دوران دفاع مقدس سخنانش را با خاطره ای آغاز می کند:".اول انقلاب به مدت شش ماه ،وزیر امور خارجه بودم . در آن ایام خبرهای زیادی می رسید که به شهید رجایی انتقال می دادم. یک روز چهار خبر بد خارجی و داخلی رخ داد. آن روزها، روزهای ترور و کشتار بود. آخرین خبر بد، سرقت ناوچه ی ایرانی توسط یک فرمانده شکست خورده و انتقال آن به فرانسه بود. این اتفاق از نظر بین المللی برای ما بسیار سخت و تلخ بود و زمانی که این خبر بد را به شهید رجایی گفتم او بعد از شنیدن این خبر لحظه ای مکثی کرد و گفت :"با وجود همه این اتفاقات تلخ هنوز خدایی هست ." مهندس موسوی می گوید: " من هم اکنون در این شرایط سخت می گویم خدایی هست." بزرگترین تسلی برای داغداران و آسیب دیدگان حس مشترک جامعه ای یکپارچه و خدایی که در این نزدیکی است... موسوی به حس همدردی مشترکی که در ایران و جنبش سبز در قبال آسیب دیدگان ایجاد شده،اشاره می کند و می گوید:" در شرایطی که بر انسان ها سختی وارد می شود و با مشکلات زیادی روبرو می شوند ؛ اگر جامعه نسبت به انها دلسوزی کند و پشتوانه جمعی وجود داشته باشد؛ خدا هم کمک می کند که این مشکلات کمتر حس شود. اکنون نیز در جامعه نوعی همدردی نسبت به شما (خانواده های آسیب دیده) وجود دارد . ما همدرد مادران و خواهرانی هستیم که یا عزیزان شان را از دست داده اند و یا در زندان هستند .همچنین خدایی هست و این بالاترین دلگرمی برای آنهاست. اگر خدا نباشد تحمل این سختی ها بسیار دشوار است. و بزرگ ترین تسلیت به آنها این است که بگوییم در این خلقت نگاهی وجود دارد که این مشکلات را می بیند. بدی و خوبی ها را می بیند و تحمل دردها در این حالت جمعی نتیجه می دهد ." آینده روشن و پیشرفت در سایه گسترش آگاهی ضرورت تقویت حوزه عمومی با پشتیبانی ازآسیب دیدگان میر حسین موسوی در بخشی از سخنانش مردم را مورد خطاب قرار می دهد ، مردمی که با بالا رفتن آگاهی و پشتیبانی از خانواده های آسیب دیده ، می توانند حوزه عمومی را تقویت کنند. او دراین باره می گوید:" باید برای افزایش حساسیت ملی نسبت به مسائل کلی جامعه و به ویژه حساسیت نسبت به کسانی که مصائب آنها را نشانه گرفته است، تلاش کرد. مردم باید پشتبان آنها باشند .باید حوزه عمومی را ما تجهیز کرد و مردم را برای حمایت از مردمی که در سخت ترین شرایط هستند آگاه کرد. در عین حال باید بدانیم که تجهیز این روحیه و تقویت حوزه عمومی به پیشرفت نهضتی به نام جنبش سبز منجر می شود. فقط در سایه آگاهی می توانیم به پیشرفت نائل شویم و آینده را روشن ببینیم." جنبش سبز روی روش " عدم خشونت " می ایستد هر قدم در راه آگاهی بخشی، یک قدم به سوی پیروزی است موسوی در ادامه می گوید:" از زمان شروع اعتراض ها ، حر کتها، مسالمت آمیز بوده و دنبال خشونت نیست. یک سال از این حادثه گذشته و بهتر می توان قضاوت کرد که تا چه اندازه این مسئله مهم است که جنبش روی روش " عدم خشونت " بایستد. به ویژه این جنبش از همان اول با خشونت، ترور و تندروی مخالف بود. چرا که جنبش سبز، جنبشی عمیق،اجتماعی و گسترده است و هر قدم در راه آگاهی بخشی، ما را یک قدم به پیروزی نزدیک می کند اما در یک حالت خشن ، طبیعی است که جامعه به سوی چند دستگی برود و کسانی از این شرایط به نفع سرکوب استفاده کنند.بنابراین جنبش سبز باید ریشه های خود را عمیق تر کند." بدون نگاه به ایدئولوژی افراد باید از حق دفاع کنیم موسوی در ادامه باور خود را درباره جنبش سبز اینگونه تشریح می کند:" در یک تعامل جمعی ، از طریق رسانه های مجازی و راهپیمایی ها یاد گرفته ایم که مسائل گوناگون را از این زاویه ی دید که مسائل را از هم تفکیک کنیم؛ ببینیم. از خوبی ها دفاع کنیم و در مقابل بدی ها بایستیم. اگر به کسی ظلم می شود بدون توجه به ایدئولوژی اش ، از حق او دفاع کنیم. نه به این عنوان که تفکر او را قبول داریم بلکه دفاع از حق، مسئله ای است که اگر در جامعه ی ما جا بیفتد؛ قدم بزرگی به پیش گذاشته ایم. " بدون توجه به اتهام افراد همه وجود و حیثیت فرد را نشانه می گیرند موسوی همچنین به برخوردهایی اشاره می کند که در حال حاضر با متمهمان و خانواده های آنها انجام می شود. او ضمن محکوم کردن این نوع برخوردها می گوید:" ساختار حکومتی و حتی اعتقادات اسلامی ما بر مبنای طرفداری از حق است. برخوردها نباید بی انتها و به گونه ای باشد که تمام وجود فرد متهم را نشانه بگیرد . تمام او را از حیثیت ساقط کند چرا که ما برای انسان ها کرامت ذاتی قائل هستیم و در حد جرمی که مرتکب شده و قانون برایش تعیین کرده با او رفتار می کنیم. نه اینکه خانواده و زندگی و خودش و تمام وجود او را در معرض تندی و حمله قرار بدهیم. این اتفاقی است که در کشور ما زیاد می افتد . شما خودتان می بینید که فرزندان و برادران و خواهران و یا همسران شما بی گناه هستند . مگر چه کار کرده اند؟ آیا ادعای غیر معمولی داشته اند؟ خواسته طبیعی ترین حقوق ملت بود. اما دستگیر می شوند و ماجرا به این خاتمه پیدا نمی کند و رفتار با آنها حتی در قالب همان اتهامی که به او می زنند نمی گنجد .رفتار با او در چهار چوب همان اتهام نیست. شکنجه و اعتراف گیری و اهانت ها هست و او فردی است که تنها مانده و در بیرون ما می بینیم که خانواده ها مورد حمله و بی احترامی و تعرض قرار می گیرند. ایا همان تصمیمی که برای مادران آمریکایی گرفته اند؛ برای مادران ایرانی نیز می گیرند؟ به عقیده موسوی ، این حق مادران، خواهران وخانواده هاست که از عزیزانشان با هر اتهامی و در بدترین حالت. در زندان خبر داشته باشند :"ما تبعیض ها و ناروایی های فراوانی را می بینیم. سه آمریکایی را دستگیر کرده اند و به مادران شان اجازه داده اند تا فرزندان شان را ملاقات کنند و این کار خوبی است و ما نیز تاییدش می کنیم.مادر حق دیدار فرزندش را دارد. اما سوال من این است که آیا همان تصمیمی که برای آن مادران گرفته اند؛ برای مادران ایرانی نیز می گیرند؟ آیا همان تسهیلی که برای آنها قائل خواهند شد ،برای مادران ما نیز قائل خواهند شد آنها را احترام خواهند آورد و برد که ما با این روش کاملا موافقیم .اما آیا با زنان ایرانی هم که عزیزان شان در بندند ،چنین رفتار می کنند ؟ شکافتن همین مورد از زوایای گوناگون به تنهایی نشان می دهد که مشکلات نظام در کجاها نهفته و پنهان است." با شکافتن فقط یک موضوع، می توان فهمید که نظام با چه مشکلات عظیمی روبروست وی در همین باره می افزاید:" همیشه برای شناخت مشکلاتی که نظام پیدا کرده لازم نیست مجموعه مسائلی که کشور با آن روبروست در کنار هم بگذاریم و به صورت کلان درباره اش قضاوت کنیم. بلکه گاهی شکافتن بعضی از موضوعات به صورت موردی می تواند به ما نشان دهد که نظام با چه مشکلات عظیمی مواجه است. مثلا مسئله خانواده های اسیب دیده یکی از همین موارد است . اگر ریشه یابی شود حتی به اینجا هم می رسیم که دلایل عدم موفقیت ما در زمینه اقتصادی، سیاسی و سیاست خارجی چیست. اینها حوزه هایی جدا از هم نیستند اینها مجموعه ای از مسائلی است که به هم پیوند دارند و اگر یکی از این مسائل شکافته شود یقنیا بقیه مسائل هم روشن می شود.مثلا شکافتن موضوع ایستادگی زنان و مادران در یک سال گذشته در اصلی ترین مسائل کشور نیز یکی از همین موضوعات است." با جمله رای من کجاست به میدان آمده ایم مطالبات به صورت تصادفی و یا عصانیت در این جنبش گسترده نیافته موسوی درباره اینکه آیا اهداف 22 خرداد تغییر پیدا کره است ؛می گوید:" مردم رای داده بودند و با شعار" رای من کجاست" خواستار احقاق حقوق خود شدند. اما وقتی برخورد با این مردم را به صورت یک مسئله می شکافیم متوجه خواهیم شد که این مسئله با عوامل دیگری ارتباط دارد . به همین دلیل مطالبات به صورت تصادفی و یا عصانیت در این جنبش گسترده نشده است بلکه به دلیل تجزیه و تحلیل، بررسی ها و گفتگوهایی که مردم داشتند متوجه شدند که برخورد با مردمی که به خاطر اعتراض به رای شان به خیابان ها آمدند با قرار گرفتن در کنار سایر عوامل ، دامنه اهداف را گسترده کرد . همانطور که دیدیم این اهداف و مطالبات وسیع شد و برای جمع و جور کردن این مطالبات و برای رسیدن به یک اجماع نسبی درباره این مطالبات ،بحث اجرای بدون تنازل قانون اساسی مطرح شد و نیز این مسئله که قانون اساسی وحی منزل نیست و در آینده مردم به تناسب وضعیت خود و تغییراتی که در جهان رخ می دهد، حق تغییرش را دارند، طرح شد. " قانون اساسی یعنی حقوق مردم، قومیت ها،معلمان ،آزادی بیان و رسانه ها و انتخابات رقابتی همه با هم او در ادامه می گوید:" البته قانون اساسی مثل قانون معمولی نیست که زود به زود عوض شود اما اینطور هم نیست که بر اساس تغییرات و شرایط داخلی و جهانی تغییر نکند. ما در شرایط موجود وقتی به سمت شعار پایبندی به قانون اساسی می رویم این مزیت را برای ما ایجاد می کند که بسیاری از مطالباتی را که در داخل این حرکت و جنبش ایجاد شده ، منظم تر و یکدست تر و با برخورداری از پشتوانه مردم عنوان کنیم. این قانون، حقوق اساسی مردم یا حقوق قومیت ها،معلمان ،آزادی بیان ،رسانه ها و انتخابات رقابتی درست را شامل می شود. من همیشه گفته ام که حتی در مقدمه قانون اساسی نوشته شد که روح این قانون به تبع منافع گوناگون دچار تغییرات اساسی نشود و همه متوجه باشند که با مجموعه ی به هم پیوسته ای رو برو هستند." مردم به همه قانون اساسی رای داده اند و نه به بخشی از آن جوان های 57 به خاطر آزادی و ارزش های بنیادین شهید شدند نمی توان گفت که ما قانون اساسی داشته باشیم اما آزادی وجود نداشته باشد موسوی با اشاره به این که قانون اساسی میثاق امضا شده ای است که مردم به آن رای داده اند؛ می گوید:" در همین شکل کنونی قانون اساسی ظرفیت های عظیمی دارد. خود این قانون اساسی به محض اینکه یک فصلش را کنار بگذارید مثل اصل 27 قانون اساسی که اصل حق ازادی اجتماعات و مطبوعات و عدم تجسس در امور افراد است؛ هیچ دلیلی ندارد که این میثاق لکه دار نشود و حیثیت خود را حفظ کند . مردم به مجموعه قانون اساسی رای داده اند .مثلا اگر فصل سوم قانون اساسی نبود آیا مردم به آن رای می دادند؟ قطعا مردم به آن رای نمی دادند. من یادم هست که در بهار سال 58 در راهپیمایی ها شعار می دادند"دربهار آزادی ،جای شهدا خالی" این نشان می دهد که مردم به خاطر آزادی و این ارزش بنیادین شهید شدند. نمی شود گفت که ما قانون اساسی داشته باشیم اما آزادی وجود نداشته باشد و به عنوان مثال روزنامه ها بسته شوند ؟ قانون اساسی هم در چنین فضایی تدوین شد . همیشه می گویم که انتصاب قانون اساسی به شخصیت های شناخته شده اول انقلاب اشتباه است چرا که قانون اساسی حاصل اندیشه ملت و تجربه تاریخی آنها بود و حال عمده کردن بخشی از این قانون و نادیده گرفتن بخش دیگر، به معنای پشت کردن به میثاقی است که با مردم بسته ایم و مساوی بی حیثیت کردن کل قانون اساسی است و نیمه عمل کردن اصولی است که روی آن ایستاده ایم. به همین دلیل اهمیت دارد که به این اصل برگردیم. یکی از اصول قانون اساسی روش تغییر خود قانون اساسی است." صدا و سیمای ملی... ! وی در ادامه برای بیان معنای آزادی مورد نظر در اوایل انقلاب و مقایسه اش با شرایط کنونی مثالی از صدا و سیما می آورد و می گوید:" آیا صدا و سیمای کنونی ملی است؟ آیا ملت می توانند در ان حرف بزنند؟ در صدا و سیمایی که این همه تهمت و حرف های یک طرفه و جناح خاصی که می خواهند مسئله خاصی را به صورت تک صدایی در جامعه جا بیندازند. آیا می توان گفت این کانال ملی است؟ در اول انقلاب مناظره هایی در صدا و سیما برگزار شد که نشان دهنده گفتمان حاکم بر جامعه بود . در این مناظره ها یک طرف آقای بهشتی می نشست و در طرف دیگردبیرکل حزب توده . گرایش های مختلف درباره مسائل عمده کشور مناظره می کردند و نظام این را بر می تابید و مردم هم قبول می کردند. بهشتی به عنوان یک روحانی ومقام ارشد کسر شان خود نمی دانست که مناظره نکند. ایشان می گفتند به خاطر این انقلاب کردیم که افراد مقابل هم بنشینند و صحبت کنند اگر ما برهان قوی داریم باید بتوانیم از خود دفاع کنیم. اگر ضعیف هم باشیم که آنها پیروزمی شوند. ین نمونه ای از رویکردی بود که نظام به مسئله آزادی داشت." سرمایه ما ایستادگی به صورت مسالمت آمیز است ما با کلام و منطق به میدان آمده ایم؛ خشونت در هر شکلی محکوم است موسوی بخشی از سخنانش را به این موضوع اختصاص داد که در آینده جنبش سبز می خواهد چه کار کند. او می گوید:" ما نه اسلحه داریم و نه می خواهیم اسلحه داشته باشیم . ما نه شمشیر داریم و نه می خواهیم شمشیر داشته باشیم. کار تروریستی را نیز محکوم می کنیم. ما با کلام به میدان آمده ایم . با این جمله ی "رای من کجاست" . با منطق وسط صحنه آمده ایم. اصل سرمایه ای که ما برای تغییر و دگرگونی داریم ؛ ایستادگی و گرفتن مطالبات به صورت مسالمت آمیز است ." تا زمانی که گفتمان سبز عمومی نشود تعییری ایجاد نمی شود اگر قانون اساسی اجرا شود نمی توان پرونده فساد را نادیده گرفت دولت به سادگی مدیران را برمی دارد و دوستان و آشنایان خود را روی کار می گذارد موسوی در ادامه با تاکید بر اینکه تا زمانی که آگاهی ها گسترش نیابد و گفتمان سبز عمومی نشود،تغییری ایجاد نخواهد شد مثال هایی برای افزایش آگاهی ها می آورد:" مثلا لایحه هدفمند سازی یارانه ها که در این چند سال چه بازی های با آن شده است در حالی که یکی از مهم ترین موضوعاتی است که باید به دور از نگرش های احساسی و کاملا عقلانی تصمیم گیری شود. لایحه به این مهمی چقدر به خاطر مسائل داخلی بالا و پایین رفته است و هنوز اجرایی نشده و اثراتش را روی تورم و زندگی مردم می گذارد. هر مسئله ای که در کشور وجود دارد ناشی از عدم اجرای قانون اساسی است. یک دولت به سادگی تمام مدیران را برمی دارد و دوستان و آشنایان خود را روی کار می گذارد .اگر قانون اساسی اجرا شود نمی توان پرونده فساد را نادیده گرفت پرونده ای که حتی مجلس هم درباره اش حرف زده است اما بعد از مدتی به طور غیر عادی این پرونده سته می شود. عدالت قوه قضاییه زیر سوال رفته است او درباره جایگاه کنونی قوه قضاییه در بررسی اینگونه مسائل می گوید:" آیا قوه قضاییه ما درحال حاضر در این جهت زندگی می کند؟ آیا قوه قضاییه مسلط بر نیروهای امنیتی است یا نیروهای امنیتی مسلط بر آن هستد؟آیا احکام صادره از سوی قضات بر اساس روح مقدمه قانون اساسی است یا نه؟چطور می شود که یک شخص به خاطر حضور در راهپیمایی به تحمل چندین سال حبس محکوم شود در حالی که میلیون ها نفر در همین تجمع 25 خرداد شرکت کرده بودند و باید آنها نیز بر همین اساس با همین مجازات های سنگین در زندان می بودند. و این عدالت قوه قضاییه را زیر سوال برده است. آنچه تجربه ماست تببین این قضیه است که اگرمردم خودشان در صحنه حاضر نباشند و روی مطالباتشان اجماعی نداشته باشند و این نیاز به تغییر را در سطح عموم گسترده نکنیم؛تغییری صورت نخواهد گرفت. به طور استعاری می توانم بگویم رنگ سبز برای ما سمبل همان آگاهی است که باید میان مردم پخش شود. مردم در بندر گواتر ،بندر عباس،تبریز،شیراز و اهواز و سایر نقاط ایران زمانی که همه متوجه کوچک شدن سفره شان و افزایش مشکلات شان بشوند و بفهمند که به آنها توهین می شود آن زمان زمان تغییر است . راه حلش این است که در نظام چهارچوب هایی رعایت شود و همه بازگردند به سمت قانون.در این صورت زمینه تغییر ایجاد خواهدشد و این مسئله نیاز به صبر و استقامت دارد و چیزی نیست که آنی به دست بیاید." میرحسین موسوی با اشاره ای به دیدگاه مبارزان دوران پیش از انقلاب که "معتقد بودند باید ماشین حکومتی را گرفت تا همه چیز تغییر کند و آرمان ها جامه عمل بپوشاند می گوید: "اما امروز قضیه فرق کرده است؛ چرا که ما می گوییم باید و می توان جامعه را تغییر داد، تا خودِ جامعه سیستم را تحت تاثیر قرار دهد." وی تاکید می کند:"ما به دنبال این نیستیم که به هر نحوی – حتی خشن و مسلحانه- سیستم را تسخیر کنیم، چرا که نتیجه اش فاشیسم و استبداد است. " بزرگترین هدف جنبش سبز... چرا بیشترین ترس را از یک وبلاگ یا روزنامه دارند موسوی برعجین شدن مبارزه با زندگی روزمره مردم تاکید می کند :" برای گسترش فضای سبز در سطح ملی لازم است آن را با زندگی روزمره افراد عجین کنیم که هم زندگی بکنیم و هم دنبال تحقق خواسته های جنبش سبز باشیم. این بزرگ ترین هدف می تواند باشد که البته خود این هم بهایی دارد. دستگیری ها ،بستن روزنامه ها و راهها همه پاشنه آشیل آنها را نشان می دهد. آنها بیشترین حساسیت را به یک وبلاگ و روزنامه دارند چون متوجه اند که گسترش بذر آگاهی امکان دوام تک صدایی را در کشور از بین خواهد برد و امکان نقش داشتن همه ملت در سرنوشت این کشور را ایجاد می کند . " در مورد مشکلات جامعه کارگری کشور آگاهی بخشی شود موسوی با بیان اینکه اکنون مشکلات عدیده ای چون بیکاری، عدم پرداخت دستمزد، تعطیلی واحدها، عدم مجوز برای فعالیت اتحادیه های کارگری و مشکلات معیشتی برای جامعه کارگری کشور وجود دارد، یکی از راه حل های آن را در این می داند که " در سطح وسیعی اطلاع رسانی و آگاهی بخشی شود تا همه متوجه شوند ریشه اصلی در عدم انتخاب اصلح می باشد." هیچ رسانه ای برای هشدار وجود ندارد مردم برای آگاهی بخشی به ابزار دانش مجهز شوند موسوی بخشی از آگاهی رسانی جنبش سبز را به این معطوف می کند که افراد در جهت اگاهی رسانی به ابزارهای مختلفی از دانش مجهز شوند. او در این باره می گوید:" چند نفر می دانند که درصد سرمایه گذاری در کشور چقدر است؟ کمتر از پنج درصد مردم در این باره اگاهی دارند ؟ ما باید این مفهوم را به خانواده ها انتقال بدهیم که کمبود سرمایه گذاری به معنای افزایش بیکاری است . رسانه ای نداریم که نسبت به کاهش میزان سرمایه گذاری ها و یا انباشتگی ثروت در دست یک نهاد نظامی هشدار بدهد که این به نفع اقتصاد کشور نیست . هیچ رسانه ای برای هشدار وجود ندارد و ما وقتی می گوییم آزادی فقط به معنای فریاد کشیدن نیست بلکه هر نوع اصلاحی در گرو داشتن آزادی است. حتی اصلاح یک کارخانه و یا اصلاح یک نهاد مدیریتی و حتی اصلاح اخلاقیات جامعه . وقتی که در جامعه انقدر جرم بالا می رود که ایران برترین کشور در سطح اعدام ها می شود و عده زیادی در صف اعدام در انتظارند. این چه معنایی دارد؟ کشوری که اسلامی است و داعیه انقلاب فرهنگی دارد و نمازهای جمعه و مساجدش دایر است اما بالاترین رقم اعدام را نیز دارد. مشکل از کجاست؟ اگر نظام می خواهد بماند و خوب اداره شود ، باید جرم خیزی و امار طلاق پایین بیاید ، وفاق ملی باید به بیشترین میزان برسد و زندان هایش خالی باشد و اینقدر بدهی به بانک ها و بخش خصوصی وجود نداشته باشد. بالاترین آمار اعدام در یک کشور اسلامی؛ مشکل از کجاست؟ موسوی درباره اعدام های اخیر می گوید:" آیا این وهن ملت ما نیست؟ آیا این وهن برای اسلام نیست؟ آیا اسلامی که می خواستیم این بود که طوری کشور را اداره کنیم که مجبور شویم در سال چند صد نفر را اعدام کنیم؟ حتما مشکلی بزرگ وجود دارد.ارتباط نهانی این مسائل و مشکلات موجود در کشور را اگر با هم کشف بکنیم و اگر رابطه یک انتخابات آزاد را با آزادبودن مردم و حضور مردم در صحنه اجتماعی ؛ با عدم سرکوب به مردم انتقال دهیم یقین دارم اتفاق بزرگی در کشور می افتد." نظام هیچ گاه نگفت که اشتباه کرده است وقتی اصلاح صورت نگیرد حتما با تندترشدن شعار ها مواجه می شویم وی در ادامه می گوید:" من این ادعا را ندارم که شخص خودم باید این خواسته ها را انجام دهد. وضعیت اجتماعی ما مثل آب گل آلودی است که وظیفه ما ایجاد نهرهایی است که آب زلال را به این آب گل آلود وارد کند و فرقی نمی کند چه کسی این آب زلال را وارد کند. اگر حتی اکنون بپذیرند که انتخابات آزاد داشته باشیم و زندانیان را آزاد کنند باز هم استقابل می کنیم اما متاسفانه نظام از هیچ فرصتی برای آزادی زندانیان در اعیاد و دیگر مناسبت ها استفاده نکرد و نگفت که اشتباه کرده اند. ایا عذرخواهی حاکمان، وضعیت جامعه را روشن تر نمی کند؟ به عنوان یک همراه حرکت عظیم مردم می گویم که این درخواست را هر کس انجام دهد ما استقبال می کنیم. البته وقتی این اصلاح صورت نگیرد حتما با تندترشدن شعار ها مواجه می شویم." مهمانی دادن به اعضای شورای امنیت مهمتر است یا آشتی با مردم؟ هنوز دیر نشده؛ وفاق با مردم بهترین برخورد است در شرایطی که این همه مشکل داریم و در معرض تهدید تحریم و فشارها هستیم و آیا مهمانی دادن برای اعضای شورای امنیت مهم تر است یا آشتی با مردم؟آیا آشتی کردن با مردم بیشتر به نفع نظام نیست؟ یا اگر حکومت با مردم آشتی کند دست بازتری در مسائل خارجی نخواهد داشت؟ با توجه به شرایط پر جنب و جوش منطقه آیا بهتر نیست که حکومت با مردم کنار بیاید و یک وفاق ملی شکل دهد؟ کدام یک بهتر است؟ بیشتر کردن فشارها و ساختن حجره‌های جدید در زندان اوین به رغم شعارهای اول انقلاب که حذف زندان اوین بود، یا کنار آمدن و کار کردن همراه مردم." جنبش سبز توصیه می کند وفاق و آشتی با مردم بهترین حالت با مردم است. ما انتظار داشتیم از خانواده های آسیب دیده دلجویی شود و هنوز هم راه باز است وگرنه با اتهام زدن مشکلات بیشتر می شود. باید ترسید از موقعی که فکر شود راه حل در سرکوب و قلب واقعیت است. قرار نبود ما حکومت کنیم؛ قرار بود مردم حاکم باشند میرحسین موسوی در پایان سخنان خود خاطرمی سازد:"نکته ای دیگر که باید اشاره کنم این است که قرار نبود که ما بر مردم حکومت کنیم. قرار بود مردم حکومت کنند. قرار بود جابه جایی ها به خواست مردم و به صورت مرتب در کشور اتفاق بیفتد. باید ترسید از موقعی که فکر شود راه حل در سرکوب ادامه فشارها و بستن فضاست." وی با اشاره به سیستم انتخابات و تغییر صحیح حاکمیت در کشورهای دیگر جهان از جمله انتخابات اخیر انگلستان اشاره می کند:"ببینید در آنجا اینگونه نیست که گروهی آنچنان دلبستگی به حکومت پیدا کنند که توجیه شرعی هم برای ادامه آن بیاورند که اگر ما نباشیم، کشور کن فیکون می شود. من باید به آقایان خاطرنشان کنم که ملت بزرگ ایران، با بودن یا نبودن شما، کن فیکون نخواهد شد .تاسف آور است که کسانی در این کشور دلبسته قدرت هستند و دلبستگی خود را با مسائل شرعی توجیه کنند. مردم این جیزها را درک می کنند و مایلند قدرت بچرخد." میرحسین موسوی در پاسخ به یکی از مادرانِ بازداشت شدگان که خواستار تعدد رسانه ها برای افزایش آگاهی و ایجاد رسانه هایی متعلق به جنبش شد، خاطرنشان کرد:" همه در مورد افزایش آگاهی ها باید تلاش و کمک کنند و ما هم به نوبه خود به این مساله فکر می کنیم." لازم به ذکر است در این دیدار جمعی از مادران عزادار و خانواده های آسیب دیدگان سوالات و نظرات خود را مهندس موسوی در میان گذاشتند.