۱۳۸۹ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

عکسهای شکوه تجلی بخش سبزاندیشان

توجه شما را به چند عکس از راهپیمایی های میلیونی سبزاندیشان که بعد از انتخابات سال گذشته صورت پذیرفت جلب می کنم:
برای دیدن این عکسهای خاطره انگیز به بخش خواندن مطالب دیگر مراجعه کنید!

درخواست صدور مجوز راهپیمایی از سوی کروبی و موسوی +لینک دانلود فیلم

چکیده:کروبی درباره وضعیت اکنون امام خمینی(ره) در جامعه گفت: هم اکنون وضع امام و نامش را طوری محصور کرده اند که یک گروه خاص فقط میتواند درباره امام سخن بگوید و مراسم برگزار کند که حتی آن گروه خاص هم گروهی نظامی باشد!//میرحسین موسوی نیز در سخنانی از امام به عنوان یک چهره برجسته علمی و معنوی یاد کرد و افزود: هم اکنون وضعیت کشور بگونه ای است که این افراد تصویر امام را نیز زندانی کرده اند. امام متعلق به همه ی ماست و متعلق به همه مردم است. اما کاری که انجام شد این بود که یک عده ای مهندسی کردند و تصویری که خودشان میخواستند از امام بیرون دادند تا بتوانند سر قدرت باقی بمانند که این یعنی حصر کردن امام.///در پایان این دیدار مهدی میرحسین موسوی با امضاء نامه ای مشترک و ارسال آن به استانداری تهران؛ نسبت به برگزاری راهپیمایی مطابق با اصل ۲۷قانون اساسی در سالگرد انتخابات ۲۲خرداد ۸ را خواستار شدند.

صبح دیروز دوشنبه 10خرداد مهدی کروبی میزبان میرحسین موسوی بود.
به گزارش کلمه، در این دیدار که با هدف بررسی مسائل و رخدادهای ماه جاری برگزار شد، مهدی کروبی ضمن تبریک پیشاپیش ایام خجسته میلاد حضرت فاطمه(س) و روز زن؛ یاد و خاطره امام خمینی(ره) و سالگرد رحلت ایشان را گرامی داشت. کروبی با انتقاد شدید از فشارها و محدودیت های ایجاد شده برای برگزاری این سالگرد گفت: در آستانه سالگرد رحلت امام هستیم ودوست داریم همچون سالیان قبل این مراسم باشکوه برگزار شود.
کروبی در ادامه افزود: سال های قبل جماران مرکز رفت و آمد گروه های مختلف مردمی بود. حتی هرساله زندانیان مسلمان زمان شاه در مراسمی تحت عنوان “خاطره با امام” در زمان حیات امام به دیدار ایشان میرفتند و افراد خاطراتشان را برای امام و یکدیگر بازگو می کردند. پس از رحلت امام این مراسم در حضور خانواده امام و دیگر بزرگان کماکان ادامه داشت ولی امسال به دلایلی جلویش را گرفتند.
نماینده امام در حج و بنیاد شهید و در باب وضعیت اکنون امام خمینی(ره) در جامعه گفت: هم اکنون وضع امام و نامش را طوری محصور کرده اند که یک گروه خاص فقط میتواند درباره امام سخن بگوید و مراسم برگزار کند که حتی آن گروه خاص هم گروهی نظامی باشد
میرحسین موسوی نیز در سخنانی از امام به عنوان یک چهره برجسته علمی و معنوی یاد کرد و افزود: هم اکنون وضعیت کشور بگونه ای است که این افراد تصویر امام را نیز زندانی کرده اند. امام متعلق به همه ی ماست و متعلق به همه مردم است. اما کاری که انجام شد این بود که یک عده ای مهندسی کردند و تصویری که خودشان میخواستند از امام بیرون دادند تا بتوانند سر قدرت باقی بمانند که این یعنی حصر کردن امام. جماران مکانی خاطره انگیز بود و مردم با عشق میرفتند و با یاد امام تجدید بیعت میکردند. ولی حالا در مراسمی کلی و سراسری در کشور برگزار میکنند و باعث میشوند آن همه خلاقیت و شور و شوق از بین برود.
نخست وزیر دوران امام افزود: باید نسل قدیم به نسل جوان کشور این یادها و خاطرات و نیز میراث گران بهایی را که امام به یادگار گذاشتند را منتقل کنند چرا که این سالگرد، مراسم بزرگداشت امام نیست بلکه حصر تصویر امام خمینی است.
در پایان این دیدار مهدی کروبی و میرحسین موسوی با امضاء نامه ای مشترک و ارسال آن به استانداری تهران؛ نسبت به برگزاری راهپیمایی مطابق با اصل ۲۷قانون اساسی در سالگرد انتخابات ۲۲خرداد ۸۸ را خواستار شدند.
لینک دانلود فیلم: http://www.mediafire.com/?dqnyhdmgzqm

کوچک نمی شوید! فرصت را از دست ندهید! به پاسداشت زهرا(س) زندانیان را آزاد کنید

این فرصت بزرگ را غنیمت شمارید و یکبار هم که شده صدق گفتار و عملتان را ثابت کنید. مناسبت ها همیشه نباید بهانه آزادی دزدان و آدم کشان باشد یکبار هم مناسبت ها را بهانه آزادی زندانیان سیاسی قرار دهید.همه زندانیان را به پاس بزرگداشت زهرا (س) ازاد کنید و این اقدام را با زنان زندانی آغاز کنید، مطمئن باشید کوچک نمی شوید و کسی نمی گوید جا زده اید.
دکتر زهرا رهنورد در آستانه سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و هفته زن در بیانیه ای ضمن تکریم شخصیت والای فاطمه صدیقه(س)ایشان را نه فقط الگویی برای زن مسلمان که نماد تام و کمال اسلام دانست. به گزارش کلمه متن بیانیه زهرا رهنورد به شرح زیر است:
سالروز تولد حضرت فاطمه زهرا(س) دخت گرامی پیامبر اسلام و روز زن را به شما ملت عزیز تبریک عرض می کنم.
امیدوارم آن بانوی اطهر، آن بانوی بی همتا با تمام ابعاد وجودیش از کلمات روحانی و معنوی و علمی تا نقش های سیاسی و اجتماعی، لطافت مادری و همسری، پیوسته در نقطه اوج آرزوهای انسانی قرار گیرد.
جنبش سبز ضمن وحدت کم نظیرش در عین حال مشحون از تکثرهاست و این طراوت و تنوع فرصت می دهد که به تمام رفتارهای زیبای بشری ارج نهیم و به تمام الگوهای عدالت طلب و آزادی خواه در سطح جهان احترام گذاریم.
در عین حال در قلمرو باور و ایمان اسلامی به فاطمه زهرا تاسی می کنیم و در برابر شخصیت متعالی او سر تعظیم فرود می آوریم.
لحظه ای فراموش نمی کنیم که آن بانو چه رنج های عظیمی برای ارتقا و پیشبرد اسلام به جان خریدند و بدن عنصریشان در اوج جوانی به خاک تیره پیوست اما راهشان و روحشان همچنان برای مومنان و آزادیخواهان مستدام خواهد ماند.
اصلاحات و در بطن آن جنبش سبز، مطمئن است که لازم است با نگاه نو اندیشی دینی و با رویکردی معاصر، شخصیت حضرت زهرا (س) روایت شده و به انسان­های مدرن شناسانده شود. اما، حضرت زهرا(س)، نه تنها الگویی برای زنان بلکه، نماد تام و کمال اسلام است، که این دین حنیف، به تمامی در چهره و شخصیت ایشان متبلور شده است. جای تأسف و تأثر است که حاکمیت فعلی، در شرایطی با تأسی به نام زهرا(س) به تدارک روز زن و هفته زن می­پردازد که فرسنگ­ها از آن شخصیت و آن رفتار دینی فاصله گرفته و جهت عکس آن بانویی بوده است که آزادگی و عدالت طلبی فقط یکی از ابعاد وجودی او بوده و وجه مثالی و الهیش همیشه قلب­های مومنان را نورانی و امیدوار کرده است.
آیا می­توان پذیرفت که حاکمیت به صدیقه کبری، زهرا(س) اعتقاد داشته باشد، و تا این حد دروغ بگوید، زنان و مردان را سرکوب کند و راه تنفس آزادی را با خفه کردن حلقوم­ها، مسدود کند؟
شگفتا در همین هفته و روز حاکمیت ضجه کودکانی را که در فراق مادران زندانیشان ناله می کنند نمی شنود، آن بچه های مظلوم که در انتظار لطف و نوازش مادرانشان که یا در زندانند یا به خاک و خون خفته اند لحظه شماری می کنند و فریاد رسی جز خدا ندارند.
حاکمیت با ریشخند، به چهره مادرانی که پشت درهای زندان ها به امید دیدن پسران یادخترانشان هاجروار این سو و آن سو می دوند و تحقیر می شوند و وعده سرخرمن می بینند نگاه می کند.
زنانی که مرد خانواده شان مدت هاست که در گور خفته یا در زندان تهدید و شکنجه شده اند، مادرانی که آرزوی دامادی و عروسی و تحصیل جوانانشان را به جای جشن بر سر گورشان سوگواره غم و آه می گیرند و فستیوال اشک و افسوس برگزار می کنند.
اینک روز زن و هفته زن به نام نامی حضرت زهرا فرا رسیده است.
به حاکمیت فعلی اعلام می کنم این فرصت بزرگ را غنیمت شمارید و یکبار هم که شده صدق گفتار و عملتان را ثابت کنید. مناسبت ها همیشه نباید بهانه آزادی دزدان و آدم کشان باشد یکبار هم مناسبت ها را بهانه آزادی زندانیان سیاسی قرار دهید.
همه زندانیان را به پاس بزرگداشت زهرا(س) آزاد کنید و این اقدام را با زنان زندانی آغاز کنید، مطمئن باشید کوچک نمی شوید و کسی نمی گوید جا زده اید.
سپس در مراحل بعدی آزادی مطبوعات، آزادی های فردی، عدم دخالت در زندگی خصوصی مردم،انتخابات آزاد و… تا آزادی و مردمسالاری میسر شود.

ما زنان از علما و مراجع عظام می خواهیم با دم مسیحائیشان حاکمیت را وادار به آزادی زندانیان و پاسخ به مطالبات مردم نمایند و چنین باد.



اخبار سبز


دیدار موسوی و رهنورد با جوانان اصلاح طلب/موسوی:برخی مردم را فقط برای تشریفات و مراسم می خواهند

مهندس میر حسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد با جمعی از جوانان اصلاح طلب دیدار کردند.به گزارش خبرنگار کلمه، میر حسین موسوی در ابتدا ضمن تشکر از حضارگفت: شرایط امروز جامعه ویژه است و در این شرایط برای شما جوانان رجوع به افکار مختلف نشان دهنده حق طلبی شماست. وی با اشاره به سخن چند روز پیش یکی از مسوولان وزارت کشور که اعلام کرده بود احزاب محترم هستند اما در کارهای کشور نباید دخالت کنند تصریح کرد: همین جمله را اگر بشکافیم به ریشه بسیاری از مشکلات جامعه پی خواهیم برد.
وی افزود: نوعی نگاه در جامعه وجود دارد که از پیشنهاد ها ناراحت می شود. از تنوع آرا و دخالت مردم در سرنوشت خود ناراحت می شود و مردم را تنها برای تشریفات و جشن ها مراسم می خواهد.به گفته موسوی طبق آنچه که احزاب اصلاح طلب و جنبش سبز به آن پایبند هستند این نگاه را بر نمی تابند. معتقدیم که حاکمان واقعی، مردم هستند و بی دلیل گفته نشده است مردم ولی نعمت ما هستند. وی تصریح کرد : ملت هوشیار و بیدار است. ایران مرکز تمدن جهانی بوده است. نمی شود با این ملت مثل بچه ها رفتار کرد. حتی یک مهمانی را هم تحمل نمی کنند ودیدید که بعد از عروسی پسر آقای میردامادی چه رفتاری کردند؟وی به اهمیت ایجاد تشکل ها و احزاب اشاره کرد و گفت :از ابتدای مشروطه تا کنون نیروهای مذهبی در قالب تشکل های مذهبی در مقابل سایر گروه های سیاسی احساس مسئولیت می کردند. من خواندم که مرحوم مدرس هم به دنبال تشکیل حزب ضعفا بود و دلیلش هم این بود که سوسیالیست ها به دنبال تشکیل حزب بودند و گروه های مذهبی هم احساس مسئولیت می کردند.این احساس مسئولیت تا انقلاب و بعد از آن با تشکیل حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب و ... ادامه پیدا کرد.
وی معتقد است هم اکنون نیز گروه های اصلاح طلب مذهبی در بین مردم و جامعه ریشه دارند و بخشی از حاکمیت از همین مسئله می ترسد. حقیقت این است که در شرایط موجود که فضا دگرگون شده و یک فراز جدیدی از تاریخ را تجربه می کنیم.
وی از گروه های مذهبی خواست تا به یک نکته مهم بپردازند و آن اینکه چرا آن نقش راهگشا ی دین در اول انقلاب امروز در حل امور کمرنگ شده است؟
وی ادامه داد : ما شنیده ایم که می گویند حکومت با کفر دوام میاورد ولی با ظلم نه. در این میان به آیه ای از قرآن برخوردم که خداوند در سوره انعام آیه ۸۲ می فرمایند:
الَّذِینَ آمَنُواْ وَلَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ((آری) آنها که ایمان آوردند،وایمان خود را با ظلم نیالودند ، ایمنی تنها از آن آنهاست وآنها هدایت یافتگانند)
موسوی بعد از قرائت این آیه تصریح کرد :حقیقت این است که امروز ادعای اسلامی بودن و مسلمانی با ظلم فراوان آمیخته شده است.آن ایمانی که قدرت اداره کشور را دارد نمی تواند با ظلم همخوان باشد.
وی به خاطره ای از دوران نخست وزیری خود اشاره کرد و گفت : روزی آقای منافی که وزیر بهداشت بودند نقل می کردند که دیداری با امام داشتند و بعد از دیدار امام(ره) برای نماز ایستادند. همه عجله کردند که فیض جماعت برسند. من یک برگ از درخت کندم و روی آن نماز خواندم. حضرت امام بعد از نماز به من گفتند چرا آن برگ را کندی؟می توانستی از برگ هایی که پای درخت ریخته استفاده کنی. این طرز نگاه نشان می دهد که سنت الهی ما اجازه رفتار خشن را حتی با یک موجود زنده نمی دهد.
موسوی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ما باید دقت کنیم که جنبش سبز بسیار فراتر و گسترده تر از تشکل های صاحب نام است و تاکید برای تحقق بدون تنازل قانون اساسی و اجماع بر سر آن جنبه حیاتی برای اصلاح دارد.

رهنورد: حذف احزاب یعنی حذف جامعه مدنی و از بین بردن دموکراسی
در این دیدار همچنین دکتر زهرا رهنورد با اشاره به جایگاه احزاب گفت: احزاب بین مردم و حاکمیت قرار دارند و اقدام برای حذف احزاب به معنای حذف پل ارتباطی با مردم است . در واقع حذف احزاب یعنی حذف جامعه مدنی و از بین بردن دموکراسی.
به اعتقاد این استاد دانشگاه، زنان و جوانان بار اصلی جنبش را بر دوش کشیدند و هزینه سنگینی که این دو قشر دادند قابل مقایسه با سایر اقشار نیست.
وی با اشاره به تکثر در جنبش سبز خاطر نشان کرد: با همه این تکثر، جنبش سبز بر دو اصل تکیه دارد که نخستین آن قانون اساسی و دومین آن احترام به تکثر ایده ها ، سلایق و عقیده ها است.
همچنین در این دیدار جوانان اصلاح طلب نقطه نظرات خود را مطرح کردند و به بحث و گفتگو پیرامون مسائل مختلف پرداختند.


مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم:اصول مربوط به حقوق ملت در قانون اساسی اجرا شود

چکیده بیانیه:احیا و اجرای بی تنازل قانون اساسی خصوصا اصول مربوط به حقوق ملت که غالبا مورد بی مهری واقع شده اند/آزادی تمامی زندانیان سیاسی و یا محاکمه آنان در دادگاه علنی با رعایت قوانین دادرسی و با حضور وکیل مدافع و هیئت منصفه/شناسایی و محاکمه علنی و عادلانه عاملین و آمرین به قتل افراد بی گناه که در جریان راهپیمایی های اعتراضی مسالمت آمیز به قتل رسیده اند مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به مناسبت سالگرد درگذشت آیت‌الله خمینی، بیانیه‌ای منتشر کرده است و در آن با انتقاد از شرایط کنونی کشور راهکارهایی را برای بازگشت به آرمان‌های انقلاب ارائه کرده‌اند.
در بخشی این بیانیه آمده است: «پس از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه ۸۸، اتفاقات ناگواری رخ داد که منجر به سرکوب اعتراضات به حق و مسالمت آمیز مردم نسبت به روند برگزاری انتخابات شد. انتظار نمی رفت اعتراض آرام مردم با ضرب و شتم و زندان و کشتار مواجه شود و از همه ناگوارتر پدیده زندان کهریزک بود که هنوز عاملان اصلی آن به مردم معرف نشده اند و جریان دادگاه قاتلان افراد بی گناه، برای مردم شفاف و روشن نگردیده است و از مجازات آنان خبری نیست و در مقابل افرادی که شاید کمترین گناهی نداشته باشند احضار می شوند و مورد محاکمه قرار می گیرند
به گزارش کلمه، متن کامل بیانیه به این شرح است
بسم الله الرحمن الرحیم
و لقد أهلکنا القرون من قبلکم لمّا ظلموا (قرآن کریم، سوره یونس، ۱۳)
چهاردهم خرداد ماه یادآور درگذشت معمار بزرگ انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی است و ۱۵ خرداد ماه سالروز آغاز حرکت مردم ایران در برابر نظام استبدادی پهلوی می باشد. ملت ایران در سال ۱۳۴۲ در برابر حکومتی قیام کرد که منافع ملی و استقلال این کشور را در مسلخ منافع حکومتگران فدا کرده بود و فریاد آزادیخواهان و منتقدان را تا مرز مرگ و اعدام خاموش می ساخت و برای بقای سلطنت خویش با اتکا به قدرتهای خارجی بر عصای سست و بی بنیاد استبداد تکیه کرده بود. آتش خشم و عصیان ملت به رهبری امام خمینی(ره) رژیمی سراپا مسلح را برای همیشه به ورطه هلاکت کشانید.
فقطع دابر القوم الذین ظلموا و الحمد لله رب العالمین
سرانجام ستم پیشگان و سواران بر اریکه قدرت که صدای مردم را ناشنیده می گیرند، این چنین است.
دور فلکی یکسره بر منهج عدل است/ خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل “حافظ”
حکومت شاهنشاهی ایران سرنوشتی را دچار شد که سایر ستمکاران تاریخ به آتش آن گرفتار شدند.
الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم
رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی بنیان نظام جمهوری اسلامی و روح قانون اساسی را بر جمهوریت در کنار اسلامیت قرار داد و در جای جای سخنان و نوشته های خود همواره به رای مردم پای فشرد تا کسی در آینده نتواند نظام را در انحصار خود و یا در چارچوب منافع عده ای خاص قرار دهد. متاسفانه در سالهای پس از رحلت امام خمینی، این مرد بزرگ تاریخ ایران و اسلام عده ای معدود که منافعشان در خطر بود و یا با خط و راه امام هیچ ارتباط و پیوندی نداشتند، و برای مردم از مدیریت کشور نقشی نمی دیدند عملا و نظرا در مقام نفی جمهوریت نظام بر آمدند و آرای مردم را چیزی جز تشریفات در نظر نگرفتند و مشروعیت و مقبولیت نظام را غیر از رای مردم دانستند و چندان ارزشی برای انتخابات آزاد و رای مردم قائل نگشتند و با تفسیر نابجای قانون اساسی و تحمیل نظارت استصوابی برای تحریف و تضعیف همه جانبه اندیشه های امام نسبت به تخریب جمهوریت و اسلامیت نظام با همه توان اقدام کردند و بیشتر یاران واقعی امام و کسانی که اندیشه های آن مرحوم را خوب می شناختند به کلی حذف نمودند و انواع تهمت ها و توهین ها را به کسانی روا داشتند که هستی خود را برای تحقق آرمان های انقلاب گذاشته بودند و حتی در این مسیر بیت آن امام عزیز را نیز بی نصیب نگذاشتند.
به علاوه پس از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه ۸۸ اتفاقات ناگواری رخ داد که منجر به سرکوب اعتراضات به حق و مسالمت آمیز مردم نسبت به روند برگزاری انتخابات گردید. انتظار نمی رفت اعتراض آرام مردم با ضرب و شتم و زندان و کشتار مواجه شود و از همه ناگوار تر پدیده زندان کهریزک بود که هنوز عاملان اصلی آن به مردم معرف نشده اند و جریان دادگاه قاتلین افراد بی گناه برای مردم شفاف و روشن نگردیده است و از مجازات آنان خبری نیست و در مقابل افرادی که شاید کمترین گناهی نداشته باشند احضار می شوند و مورد محاکمه قرار می گیرند. اینک برای باز گرداندن انقلاب و آرمانهای حضرت امام به مسیر خود و به پاس احترام به روح بلند ایشان و اعتلا و سربلندی نظام جمهوری اسلامی و ادای احترام به ارواح پاک شهدای ۱۵ خرداد و سایر شهیدان اسلام و انقلاب انتظار چنین است:
۱- احیا و اجرای بی تنازل قانون اساسی خصوصا اصول مربوط به حقوق ملت که غالبا مورد بی مهری واقع شده اند.
۲- آزادی تمامی زندانیان سیاسی و یا محاکمه آنان در دادگاه علنی با رعایت قوانین دادرسی و با حضور وکیل مدافع و هیئت منصفه
۳- شناسایی و محاکمه علنی و عادلانه عاملین و آمرین به قتل افراد بی گناه که در جریان راهپیمایی های اعتراضی مسالمت آمیز به قتل رسیده اند.
۴- آزادی مطبوعات و مجلاتی که با سلیقه های گروهی و به صورت غیر قانونی توقیف و یا تعطیل گردیده اند و نیز اجازه ادامه فعالیت به احزاب و تشکلهای شناسنامه دار که در چارچوب قانون فعالیت می کنند.
۵- آزاد سازی قانونی تمامی انتخابات از قیود و شرایط غیر قانونی بویژه نظارت استصوابی به معنای کنونی مورد نظر شورای نگهبان و اجرای انتخابات با نظارت نهادی بی طرف و نمایندگان کاندیدا ها .
۶- خارج شدن رسانه ی ملی از انحصار و تک صدایی و احترام به حق انتقاد، سخن گفتن و دفاع از خود برای اشخاصی که به حفظ منافع ملی و استقلال جمهوری اسلامی می اندیشند.
در پایان به روان بلند شهدای ۱۵ خرداد ۴۲ و سوم خرداد ۶۱ و همه شهدای اسلام و انقلاب و روح بزرگ حضرت امام خمینی (ره) درود می فرستیم و تحقق آرمانهای آنان را آرزومندیم.
والسلام
۱۰ / ۳ / ۸۹
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم

.




ریزش و رویش،حدیث استواری سبزها

یادداشتی از علی شکوری راد   
خانم سرمدی، همسر مقاوم برادر عزیزم حسین نورانی ن‍‍ژاد تلفن زده بود تا بعد از ملاقات اخیرشان سلام حسین را به من برساند. خیلی خوشحال شدم. حسین از جوانان نازنین و اصیلی ست که از عمق جان، مسئولانه و از روی اعتقاد خالصانه سیاست ورزی می کند و به همین دلیل، خیلی زیاد، در هر کاری قابل اعتماد است. او در عین حالی که امروزی است به ارزشهای پیشینیان پشت نکرده است و بین اصالت ها و ارزشهای دوران های انقلاب، جنگ ، اصلاحات و اکنون جنبش سبز پل زده است. خیلی مودب است و حرمت ها را پاس می دارد. به لحاظ فکری نیز مولف است و به همین دلیل کاریزمای خاص خود را در بین هم نسلانش دارد.
از زمان انتخابات مجلس هفتم که وی و دوستانش را برای همکاری در ستاد انتخابات جبهه مشارکت دعوت کردم و ابتدا مسأله داشتند و انتخابات را بی حاصل می دانستند تا بعد که متقاعد شدند و بسیار فعال، و تا بعد که به علت رد صلاحیت گسترده نامزدهایمان از شرکت در انتخابات بازماندیم و پس از آن تا امروز که مدت نه ماه است در زندان است و همدیگر را ندیده ایم رابطه وثیقی بین ما برقرار بوده است تا جائی که با همه محدودیت های زندان دوبار از آنجا با من تلفنی صحبت کرده است. نظراتش همیشه برایم معیار درک واقعیت های جامعه بوده و از آنها تأثیر گرفته ام. همو بود که دو سال و نیم پیش مرا تشویق کرد تا وبلاگ داشته باشم و پس از آن به من در مورد مطالب آن بازخورد می داد و خیلی وقتها هم من مطالبم را قبل از انتشار برای او می فرستادم تا اگر لازم باشد در آنها اصلاحاتی انجام دهم. بیشتر اوقات مجری و پای کار برگزاری مراسم مناسبت های مذهبی جبهه مشارکت بود و شور و شوق خستگی ناپذیری از خود نشان می داد و همه را به همراهی وا می داشت.
پس از انتخابات که شرایط بسیار امنیتی شده بود او پیش قدم شد تا مراسم دعای کمیل دارالزهرا ی آقای محتشمی پور رونق بیشتری یافته و رنگ سبز بگیرد و عاقبت هم به همین دلیل او و مهدی اقبال که به دعوت او قاری دعای کمیل های پر شور آن ایام بود را بازداشت و به زندان محکوم کردند. حسین در مرحله تجدید نظر به یک سال حبس قطعی محکوم شده است. از خانم سرمدی پرسیدم حسین که الآن شرایط استفاده از آزادی مشروط را دارد. گفت آری نه ماه از یک سال خود را گذرانده است ولی به او اجازه استفاده از این حق را نمی دهند ، تازه اسمش جزء کسانی بود که قرار است هفته آینده به مرخصی بیایند ولی حذفش کرده اند.
از او خواسته اند علیه موسوی موضع بگیرد و بگوید موسوی اشتباه کرده است ولی او نپذیرفته است و از موسوی حمایت کرده است. بخاطر همین نه تنها با آزادی مشروطش مخالفت کرده اند بلکه از مرخصی هم محرومش کرده اند. من چه باید به خانم سرمدی می گفتم. گفتم من به حسین و به شما تبریک می گویم. دیانت، سیاست و استقامت حسین را می ستایم و برایش آزادی هر چه سریعتر آرزو می کنم. با خانم سرمدی هم بابت شرایط سختی که می گذراند اظهار همدلی کردم. او گفت: ما که سختی نمی کشیم. کسانی هستند گمنام، و به ده، پانزده سال زندان محکوم شده اند و ایستاده اند. تلفن خانم سرمدی که تمام شد موضوعی که چند روزی بود مرا به نوشتن فرا می خواند دوباره به سراغم آمد. ریزش و رویش نیروها.
آنها یک سال است که شرایط را امنیتی کرده اند و بر معترضین به نتایج انتخابات سخت گرفته اند. علاوه بر برخوردهای خشن خیابانی، نیروهای رده بالا و پائین جنبش سبز را به تعداد زیاد گرفته و در شرایط سخت در زندان نگاه داشته اند، بازجوئی های طاقت فرسا کرده اند و در دادگاههای نمایشی و بعد غیر علنی محاکمه کرده و به زندانهای طویل المدت و محرومیت های سیاسی و اجتماعی محکوم کرده اند اما هیچ موردی از بریدن و اظهار ندامت که قابل ملاحظه باشد حاصل نکرده اند.
اظهارات حجاریان، عطریان، ابطحی، شریعتی ودو سه نفر دیگر که پس از یک دوره شکنجه سپید در دادگاه رسوای فله ای از تلویزیون پخش شد جز چند روز خوراک تبلیغاتی برای آنها حاصلی نداشت و اگر موجی هم ایجاد کرده بود اکنون برگشته است، جنبش سبز ریزش نداشته است و هنوز هم افراد زیادی در زندان هستند که اگر کلمه ای علیه باور سبز خود بگویند و یا حاضر بشوند از موسوی و خاتم و کروبی اعلام برائت کنند به سرعت آزادی خود را بدست می آورند و به آغوش خانواده باز می گردند ولی آنها سر افرازانه امتناع می کنند و رنج زندان را به جان می خرند.
از دکتربهزادیان نژاد، دکترعرب مازار و بهشتی شیرازی که از نزدیکان موسوی هستند و تحت فشار هستند که کلمه ای علیه او بگویند تا دکتر سلیمانی، نورانی نژاد، محمودیان و اقبال و نیز زیدآبادی، باقی، سحرخیز و مومنی و تا زنهای زندانی نستوه خانمها مفیدی و شهیدی و …. تا دانشجویان و معلمان و روزنامه نگاران و کارگران و…..که شناخته شده هستند تا جوانان گمنامی که در خیابانها دستگیر شده و هیچ پیوندی با محافل و مراکز و تشکل های اصلاح طلب و جنبش سبز نداشته و یک بار هم موسوی و کروبی و خاتمی را از نزدیک ندیده اند همه بر خواسته بحق خود ایستاده اند و حاضر نیستند از جرگه سیل خروشان و مردمی جنبش سبز خارج بشوند
در عوض در طرف مقابل دیده می شود که نه تنها جوانانشان در برابر پدرانی که دستی در جریان حاکم دارند ایستاده و هویت سبز را برگزیده اند بلکه سران و سردارانشان نیز اتهام بی بصیرتی را به جان می خرند و سکوتشان را نمی شکنند و اگر وادار شدند به شکستن، وادار کنندگان را پشیمان می کنند. جالب آنکه حتی آنانی که در ظاهر هیاهو می کنند و تیغ زبان و درفش قلم را علیه به زعم خود سران فتنه بکار می اندازند و در محفل خودی ها و میدان تبلیغات در این وادی کف بر دهان می آورند و عنان از کف می دهند، به خلوت که می روند به زمین و زمان فحش می دهند که گرفتار چه وضعیت و موقعیت اسف باری هستند و مجبورند از چه کسی دفاع کنند که قبولش ندارند و یا علیه چه کسانی صحبت بکنند که در دل محترم می دانندشان. یکی از آنها گفته بود در بین نیروهای ما زلزله است. چند روز پیش در دانشگاه علم و صنعت عده ای به سمت من هجوم آوردند و علیه من شعار دادند اما روز گذشته که به میان جمعی از همان صنف در جشنواره تشکل های دانشجویی در محل نماز جمعه دانشگاه تهران رفته بودم جز تکریم و احترام ندیدم. بی تردید آنها خبر علم و صنعت را شنیده بودند و مواضع من را می دانستند ولی حس درونیشان با آنچه دوستانشان در دانشگاه علم و صنعت بروز داده بودند متفاوت بود. همچنان که مطمئن هستم اگر با آن عزیزان نیز در خلوت بنشینیم و حرف بزنیم با هم شاید مخالف اما دوست خواهیم بود.
بزرگی نقل می کرد که به فاصله یک روز در دو مجلس عروسی از دو جناح شرکت کرده بوده است. اصلاح طلب ها همه شاد و شنگول بوده اند و با هم حرف می زده اند و بگو بخند می کرده اند و در آن طرف در مجلس به اصطلاح اصولگراها همه ساکت و مغموم، وکسی رغبت صحبت با دیگری را نداشته است. آنها احساس می کنند همه چیز را دارند از دست می دهند ومغموم هستند و سبزها امیدوارند توفیق هایی بدست بیاورند و حقوقشان را استیفا کنند و به همین دلیل شاداب و امیدوارند.
داستان آقای نوری زاد و زلزله ای که به تنهایی در جناح مقابل ایجاد کرد کم چیزی نبوده و نیست. او از استوانه های اصولگرایی بود و هنوز هم شاید باشد چرا که او باورهای خود را کنار نگذاشته است بلکه در مورد مصادیق اصولگرایی راه خطای دوستانش را نپیموده و بجای جناح گرایی حق را برگزیده است. او اکنون با همان ایمانی که داشت تلاش کرده و می کند دوستانش را و کسانی را که به آنها ارادت قلبی دارد از مسیر خطا بازگرداند.
آقای شمخانی در برنامه “دیروز، امروز، فردا” نمونه ای بود از کسانی که تا کنون سکوت کرده اند. مجری “خود زرنگ پندار” برنامه که می خواست شمخانی را وادار به سخنانی که خود می خواست بکند نه تنها پاسخ درخور نگرفت بلکه هر چه کوفت به سر خودش خورد. بعد رفت در سایت رجانیوز دادسخن داد که دیدید چگونه ماهیت بی بصیرت، اصلاح طلب و سبز شمخانی را از زیر جلد اصولگرائیش بیرون کشیدم و رسوایش ساختم. بیچاره یادش رفته است که چه می خواست و چه شد.
آخرین ماجرا از این دست، انتخابات هیأت رئیسه اخیر مجلس است. در مجلسی که حداکثر ۵۵ نماینده اصلاح طلب در آن بوده است، نامزد آنها برای نایب رئیسی مجلس ۱۱۵ رای آورده است. این در حالیست که اخیرا تلاشهای گسترده ای برای مرزبندی سفت و سخت با اصلاح طلبان صورت گرفته که نمونه آن نامه منتسب به ۱۷۵ نماینده خطاب به رئیس قوه قضائیه در مورد درخواست محاکمه سران جنبش سبز بوده است. باهنر و ۶۰ نماینده مجلس ریزش کرده اند. آنها به دلیل عدم حمایت از احمدی نژاد متهم به فقدان بصیرت هستند. اگرنه همه، حتما رویش دوباره برخی از آنها در این سو خواهد بود. این در حالیست که طرفداران دولت گمان کرده اند صدر حامی احمدی نژاد است و باهنر مخالف او و تلاش کرده اند که آنها را جابجا کنند. چه زود خواهد بود که ببینند چنین نبوده و دیگر کسی برای آنها تخم دو زرده نخواهد کرد.
دفاع از احمدی نژاد و در زمره اصولگرایانی بودن که ناگزیر شده اند از او حمایت کنند، بسیار سخت شده است. هر روز عده ای به این نتیجه می رسند که برای که و برای چه باید این مقدار هزینه پرداخت و این مقدار بار بدنامی را بر دوش کشید. آغوش جنبش سبز بر روی این دسته از عزیزان باز است. به گمان من گذشته آنان هر گاه به این سو بیایند، بخشوده خواهد شد اما اگر دیر بجنبند ممکن است فراموش نشود.
منبع: وبلاگ علی شکوری راد