۱۳۸۹ مهر ۲۱, چهارشنبه

سخن مدیر مسوول - شماره117(20مهرماه1389)

دانشگاه مبدأ همه تحولات است. امام خمینی(ره)

با سلامی گرم خدمت شما دوستان گرامی،به خصوص شما سال اولی های عزیز که به دانشگاه روحی دوباره بخشیده اید.

شما بچه های ورودی جدید سال گذشته حضور نداشتید ولی بچه های قدیمی به خاطر دارند که پارسال نیز شماره اول »ایران آزاد« در سال جدید را نیز با همین سخن گهربار رهبر کبیر انقلاب شروع کردیم و برای امسال نیز دریافتم که هیچ گفتاری به از این سخن پرمحتوا نیست.

بله دوستان پیرجماران از سالها پیش دانسته بود که تحولات جامعه همه از دانشگاه نشأت می گیرد. شما عزیزانی که تازه حدود 20روز از زندگی جدیدتان یعنی دوران دانشجویی را طی نموده اید حتماً از وقایع و حوادث انتخابات سال گذشته شنیده اید و درگیر مسائل و اخبار پیش آمدها بوده اید و یا شاید حتی در راهپیمایی های اعتراضی و مسالمت آمیز سال88 شرکت نموده اید! همانطور که میدانید در 15ماه اخیر اتفاقات ریز و درشت زیادی رخ داده و هیچ کس قادر نیست واقعیات را کتمان کند و نمی تواند بر این حوادث تلخ وتاریخی سرپوش بگذارد. تو ورودی جدید که به این دانشگاه کهن قدم می گذاری باید بتوانی موقعیت و جایگاه خود را درک کنی و حتماً نیز می توانی چون تو دانشجوی دانشگاه تهران،سرآمد دیگران هستی و به نوعی نخبه به شمار می روی پس باید نسبت به جایگاه مهمی که در اختیارت هست در تمامی تحولات شریک باشی و به نوعی استراتژی فعلی جنبش سبز نیز بر اساس»آگاه سازی جمعی«شکل گرفته است و نشریه ایران آزاد نیز در تلاش است این هدف را دنبال نماید.

سخن را کوتاه کنم و کمی هم در مورد نشریه مستقل ایران آزاد برای شما بگویم. این نشریه حدود شش سالی است که با دانشگاه تهران و دانشجویان آن همراه است؛چهارسال با پردیس مرکز در تهران و حدود دو سال نیز با عزیزان دانشجو در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج ؛ البته گاهی مواقع شماره هایی از نشریه که ویژه به شمار میرود علاوه بر پخش در پردیس خودمان در پردیس مرکزی نیز توزیع خواهد شد! این نشریه که احتمالاً قدیمی ترین نشریه مستقل دانشگاه تهران به شمار میرود کارش را در پردیس کشاورزی چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری88 شروع نمود و تاکنون با تمامی فشارهای وارده بر این نشریه مستقل،»ایران آزاد«توانسته دید انتقادی خود به مسائل را حفظ کرده و آن را تماماً مرهون لطف های بیکران و همراهی شما دوستان عزیز میداند و مسوولان نشریه کاملاً به این موضوع واقف هستند که جز با همکاری و همفکریهای شما این نشریه نمی توانسته تا به کنون سرپا بماند. شما دوستان می توانید مطالب و دست نوشته های خود را به ایمیل نشریه ارسال نمائید و حتماً نشریه ایران آزاد از مطالب شما با صلاحدید هیئت تحریریه نهایت استفاده را خواهد برد و مطالب به اسم خودتان (به صلاحدید شما)چاپ خواهد شد؛البته در صورتی که فعالیت شما دوستان عزیز مستمر باشد شما نیز جزو هیئت تحریریه در خواهید آمد لیکن ذکر این نکته الزامیست که »ایران آزاد«یک نشریه کامل سیاسی نیست و در تمام زمینه ها از جمله اجتماعی،فرهنگی،علمی،ورزشی،صنفی و... نیز فعالیت می کند ولی شاید در بعضی از مواقع و نسبت به رویدادهای خاص پیش رو یکی از زمینه ها پررنگ تر از بقیه باشد.

و کلام آخر با شما دانشجویان فهیم

»ایران آزاد«آزاداندیش و مستقل می ماند و تا زمانیکه منتشر شود هیچ موقع مواضع و آرمانهای خود را تغییر نمی دهد؛ما برخلاف ارگانها و نشریات دیگر دانشگاه نه درآمد خاصی از نشریه داریم و نه بودجه مصوب میلیونی و متأسفانه باید بگویم این نشریه با این سابقه زیاد اتاق و دفتری نیز برای خود ندارد! ولی سرمایه ارزشمندی را دارا هستیم که دیگران ازآن برخوردار نیستند و آن سرمایه طلایی شما دوستان و دانشجویان آگاه هستید و تا موقعی که شما با ما هستید ما نیز با شما می مانیم و همه ما بدین نکته نیز واقف و آگاهیم که ”ما بی شماریم“

چهار دیوار بلند گرداگرد طرح هدفمند کردن یارانه‌ها

تورم، رکود اقتصادی، بی‌انضباطی مالی و بی‌اعتمادی مردم

دولت احمدی نژاد قصد دارد طرح هدفمند شدن یارانه ها را در روزهای آینده آغاز کند. اما رفتارهای دولت، نشانه آشکاری از این است که قصد ندارد به زمینه های لازم برای اجرای این طرح پایبند بماند. به همین خاطر است که نه فقط مردم و کارشناسان مخالف دولت، بلکه حتی خود دولتمردان و حامیان آنها هم نگران تبعات اقتصادی واجتماعی اجرای این طرح هستند. مگر دولت ادعا نمی‌کند که بر اوضاع مسلط است؛ پس این همه نگرانی برای چیست؟ آیا دولت نیز مانند مخالفانش به این باور رسیده است که اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها بدون انجام زمینه سازی های لازم، نوعی خودکشی است؟

براساس نظر کارشناسان، برای اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها، وجود چهار پیش‌شرط در جامعه مورد نظر الزامی است:

الف( نرخ رشد اقتصادی بالا
بـ( نرخ تورم پایین؛
ج( انضباط مالی در کارکردهای دولت
د( اعتماد بالای مردم به عملکرد دولت.

در شرایط فعلی، کدامیک از چهار پیش نیاز بالا در کشور وجود دارد؟
ادامه مطلب را فراموش نکنید!

چکیده اخبار-شماره117(20مهرماه1389)

مدیرکل سیاسی وزارت کشور: مجاهدین و مشارکت به موزه تاریخ پیوسته‌اند!

محمود عباس زاده مشکینی می گوید موضوع دو حزب سازمان مجاهدین وجبهه مشارکت از قانونی مشخص است و این دو حزب به موزه تاریخ پیوسته اند! دبیر کمیسیون ماده ۱۰احزاب وزارت کشور در گفتگو با فارس با “غیر قانونی” خواندن فعالیت “خانه احزاب” گفت: در حال حاضر نزدیک به ۲۵۰ حزب در کشور فعالیت می‌کنند که از این مجموعه نزدیک به ۱۷۰ حزب عضو صنفی خانه احزاب هستند. مشکینی در خصوص فعالیت و صدور بیانیه توسط احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب، گفت: موضوع این دو حزب منحل شده، از دو جنبه قابل طرح است از جنبه حقوق یا قانونی که تکلیف آنها مشخص است و پرونده دو حزب در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب مطرح و رای قطعی نیز صادر و رونوشت آن به دبیرخانه کمیسیون ماده ۱۰ ارسال شده است .


دانشجو: باید محیط فیزیکی دانشگاه هم اسلامی شود

کامران دانشجو با اشاره به فاصله از وضعیت ایده‌آل دانشگاه‌های اسلامی به خبرگزاری فارس گفت:اسلامی کردن دانشگاه‌ها صرفاً به معنای ساخت مسجد و نماز‌خانه در دانشگاه، برگزاری دعای کمیل و یا جداسازی جنسیتی در کلاس‌های درس نخواهد بود، بلکه دانش و علوم باید اسلامی شود. به گزارش ایسنا، وی به تشریح برنامه‌های وزارت علوم در خصوص اسلامی کردن دانشگاه‌ها پرداخت و اظهار داشت: کاملاً مشخص است که اگر قرار است دانشگاه‌های کشور به پیشرفت همه‌جانبه دست یابند، باید فضای اسلامی در دانشگاه‌ها برقرار شود، اما قبل از پرداختن به این موضوع باید تعریف دقیقی از دانشگاه اسلامی وجود داشته باشد چون دانشگاه اسلامی یک ظاهر دارد و یک باطن، که باید به هر دوی این موارد در کنار هم توجه شود


چهارده زندانی سیاسی: گروه حقیقت‌یاب ملی تشکیل شود

در واکنش به سخنان محمود احمدی نژاد، رییس دولت دهم که در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل پیشنهاد کرده بود یک گروه مستقل حقیقت‌یاب بین المللی حادثه حمله تروریستی یازدهم سپتامبر را بررسی و عاملان واقعی و پنهان این جنایات را شناسایی و آنان را به دادگاه مستقلی برای محاکمه و مجازات معرفی کند، چهارده زندانی سیاسی خواستار تشکیل کمیته حقیقت‌یاب مشابه برای کشف حقایق مربوط به انتخابات و حوادث پس از آن شدند. به گزارش کلمه، چهارده زندانی سیاسی بند ۳۵۰ اوین با انتشار بیانیه ای، به همان شیوه مورد اشاره احمدی نژاد پیشنهاد کرده اند که یک گروه حقیقت یاب مستقل ملی، متشکل از افرادی معتبر و مورد اعتماد جامعه برای کشف حقایق مربوط به انتخابات ریاست جمهوری و حوادث پس از آن تشکیل شود تا به دقت و بر اساس اسناد موجود جوانب مختلف انتخابات ریاست جمهوری و حوادث پس از آن را بررسی و ادعاهای مطرح شده در مورد تخلفات و دخالت های غیر قانونی را بررسی و عوامل پشت صحنه تخلفات و حوادث را شناسایی و نتایج کامل تحقیقات خود را در اختیار ملت ایران قرار دهد و عوامل واقعی بحران ساز را به مراجع قضایی معرفی کند. چهارده زندانی سیاسی اوین به عنوان تعدادی از قربانیان بی گناه حوادث پس از انتخابات در بیانیه خود تاکید کرده اند که «تشکیل چنین گروه مستقل حقیقت یابی برای بررسی حقایق مربوط به انتخابات ریاست جمهوری و حوادث پس از آن و انتشار بی طرفانه نتایج کارگروه، ضمن بازسازی اعتماد جامعه نسبت به امکان برگزاری انتخابات سالم در کشور، برای جامعه جهانی نیز الگو ساز خواهد شد و شبهه رفتار دوگانه با ملت ایران و بیگانگان را نیز برطرف خواهد کرد.»
اسامی امضا کنندگان :
بهمن احمدی امویی – سید میلاد اسدی – محسن امین زاده – علی پرویز – علی تاجر نیا – محمد داوری – مجید دری – امیر خسرو دلیر ثانی – محمد فرید طاهری قزوینی – کیوان صمیمی – کوهیار گودرزی – علی ملیحی – عبدالله مومنی – محسن میردامادی.


۲۸ سؤال محمــــــد نوری‌زاد از رهبری



چکیده : "دوستی ما، که زندانی سیاسی این نظامیم، با شما صادقانه است. گر چه اکنون در زندانیم. و گرچه در زندان، با ما به تلخی سخن گفته‌اند و بر ما ناسزا باریده‌اند و ما را به ضرب و زور نواخته‌اند. دوستی ما با شما، در این روزهای تلخ زندان، از سر صدق است. و نه، نفاق. چرا که نفاق، در ظاهر به گونه‌ای است و در باطن به گونه‌ای دیگر. ما را اما چه به نفاق؟ که از همین زندان، سخن باطن خود آشکارا با شما می گوییم. نفاق آنجا پا می‌گیرد که نفعی به مخاطره افتد. نفع ما که زندانی شماییم، در چیست؟"

محمد نوری‌زاد، نویسنده و کارگردان سرشناسی که تنها به اتهام انتقاد از مسئولان، زندانی شده و دوران محکومیت خود را در زندان اوین می‌گذراند، در نامه‌ای دلسوزانه به رهبری، ۲۸ سؤال خود را در قالب یک استفتاء درباره شرایط کشور از ایشان پرسید و در نهایت از ایشان پرسید: از دید شخص شما، آیا با توجه به این همه آوازه ای که با ماست، ما عاقبت به خیریم؟

به گزارش کلمه، نوری‌زاد در این نامه با مقایسه ادعاهای مسئولان ایران و آمریکا و عملکرد این دو، این پرسش‌ها را مطرح کرد که عملکرد ما به آرمان‌های مورد ادعایمان نزدیک‌تر است یا آنها؟!

وی در انتهای این نوشته تاکید کرده که مختصات جامعه و فرهنگ آمریکا را به‌مثابه‌ی یک الگو نمی‌پذیرد و “جایگاه حقیقی مدینه‌ی فاضله‌ی موعود ما، فرسنگ‌ها با آن‌چه که امروز از غرب برمی‌آید، دور و متفاوت است.” او تاکید می‌کند که صرفا خواسته است: “با چند مقایسه‌ی عینی و ملموس، راه تامل و بازنگری را بازبشکافیم و بر تثبیت‌شده‌های مکرر و فرسوده‌ی ذهنی خود نگاهی دوباره بیندازیم.”

متن کامل پرسش‌های ۲۸ گانه نوری‌زاد از رهبری را در ادامه می‌خوانید:


» میرحسین موسوی در گفت و گو با کلمه: سیاستهای ویرانگر کنونی را به رفراندوم بگذارید



چکیده : فرض کنید ما همه دشمن و یا فریب خورده دشمن باشیم شما بدون توجه به ما میثاق بین خود و مردم را که رعایت حقوق مردم و حفظ آزادی ها واجرای بدون تنازل قانون اساسی و حق حاکمیت مردم بر سر نوشت خودشان است، رعایت کنید. شما با بازگشت به سمت مردم و قانون و دوری از استبداد خودتان پرچم سبز را بلند کنید. چه کسی به شما اختیار داده است که با ماجراجوئی واستبداد رای کشور را در مقابل همه جهان قرار دهید واین شرایط وخیم را در وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور ایجاد کنید. خودتان برای خودتان هورا نکشید! رفراندوم برگزار کنید ببینید آیا مردم این سیاستهای ویرانگر را قبول می کنند یا نه؟




فرض کنید ما فریب خورده ایم شما به خاطر کشور به مردم بازگردید



کلمه: میرحسین موسوی، آخرین نخست وزیر ایران و یکی از همراهان جنبش سبز در گفت و گویی با کلمه، به تشریح ویژگی های جنبش سبز پرداخته و این جنبش را ما حصل مطالبات معطل مانده یکصد ساله اخیر و جنبشی سر زنده، آزادی خواه و رهائی بخش و معاصر با نگاه به سنت و گذشته توصیف کرده است که روز به روز ریشه های آن عمیق تر می شود.


موسوی در این مصاحبه که به تازگی انجام شده، خطاب به اقتدارگرایان گفته است که «فرض کنید ما همه دشمن و یا فریب خورده دشمن باشیم، شما با بازگشت به سمت مردم و قانون و دوری از استبداد خودتان پرچم سبز را بلند کنید.»


میرحسین در همین مصاحبه از دولتمداران پرسیده است که «چه کسی به شما اختیار داده است که با ماجراجوئی واستبداد رای کشور را در مقابل همه جهان قرار دهید واین شرایط وخیم را در وضع اقتصادی و سیاسی کشور ایجاد کنید؟ و در ادامه به آنها گفته که خودتان برای خودتان هورا نکشید! رفراندوم برگزار کنید تا ببینید آیا مردم این سیاستهای ویرانگر را قبول می کنند یا نه؟»


موسوی آبروی امروز نظام را در گرو عمل به قولها و قانون در مورد پرونده هایی چون فجایع کهریزک و یا جنایات حمله به کوی دانشگاه و پیگیری نامه های زندانی های مظلوم سیاسی از جمله عبدالله مومنی و حمزه کرمی و آریا آرام نژاد و فعالین مازندرانی دانسته است.


نخست وزیر دوران جنگ در این گفت و گو به مشکلات اقتصادی کشور نیز پرداخته و گفته است که گذشته از خطرات امنیتی و اقتصادی بیرونی که کشور در معرض آن قرار دارد، یک مشکل اساسی امروز«کوتاه شدن دست کشور در استفاده ازنیروهای کارآمد برای مدیریت بحران در سطح سیاسی و اقتصادی و احتماعی است.نیروهای کارآمدی که به عوض انکه مشغول حل مشکلات و از بین بردن اثرات خرابکاریهای اقایان باشند یا در زندانها هستند و یا در انزوا.»


مشروح مصاحبه کلمه با میرحسین موسوی را در ادامه می خوانید.

۱۳۸۹ مهر ۲۰, سه‌شنبه

اشکی در گذرگاه تاریخ

از همان روزی که دست حضرت قابيل
گشت آلوده به خون حضرت هابيل
از همان روزی که فرزندان «آدم»،ا
زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشيد
آدميت مرد!
گرچه «آدم» زنده بود
از همان روزی که يوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون، ديوار چين را ساختند
آدميت مرده بود.
¤
،بعد، دنيا هی پر از آدم شد و اين آسياب
،گشت و گشت
قرن ها از مرگ آدم هم گذشت
،ای دريغ
آدميت برنگشت!
¤
قرن ما
روزگار مرگ انسانيت است
سينه ی دنيا ر خوبی ها تهی ست
!صحبت از آزادگی، پاکی، مروت، ابلهی ست
،صحبت از موسی و عيسی و محمد نابجاست
قرن «موسی چومبه»هاست!
¤
:روزگار مرگ انسانيت است
،من، که از پژمردن يک شاخه گل
،از نگاه ساکت يک کودک بيمار
،از فغان يک قناری در قفس
از غم يک مرد در زنجير-حتی قاتلی بر دار-
.اشک در چشمان و بغضم در گلوست
وندر اين ايام، زهرم در پياله، اشک و خونم در سبوست
مرگ او را از کجا باور کنم؟!
¤
.صحبت از پژمردن يک برگ نيست
.وای! جنگل را بيابان می کنند
دست خون آلود را در پيش چشم خلق، پنهان می کنند!
هيچ حيوانی به حيوانی نمی دارد روا
آنچه اين نامردمان با جان انسان می کنند!
¤
صحبت از پژمردن يک برگ نيست
فرض کن: مرگ قناری در قفس هم مرگ نيست
فرض کن: يک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن: جنگل بيابان بود از روز نخست!
،در کويری سوت و کور
،در ميان مردمی با اين مصيبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت، مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانيت است!

(فریدون مشیری)